loading...

هلنا عباسی

بازدید : 39
شنبه 20 اسفند 1401 زمان : 19:15

چاقی کودکان مشکلات زیادی ایجاد می کند و سلامتی آن ها را به خطر می اندازد. در پژوهش های اخیر مشخص شده است که چاقی سبب ایجاد اختلال هایی همچون: ناراحتی قلبی، مشکل گردش خون و بیماری استخوانی می شود.

رواج چاقی با عوامل مختلفی همچون: وضعیت اقتصادی و اجتماعی، جنسیت و سن ارتباط دارد. مشخص است که افرادی که چاق هستند، استعداد چاقی بیشتری دارند. داشتن وزن زیاد در دوران کودکی، با چاقی مراحل بعد زندگی ارتباط داشته و میان نسبت های وزن با قد در پنج سالگی و بیست سالگی همبستگی بالایی وجود دارد.

تعریف چاقی کودکان

چاقی کودکان به تجمع غیرطبیعی یا بیش از حد چربی گفته می شود که سلامت کودک ر مختل می کند و آسیب های زیادی را برای آن ها به همراه دارد.

کودک یا نوجوان بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) در رده بندی وزنی قرار می گیرد. BMI از وزن و قد فرد بر حسب متر محاسبه می شود. برای محاسبه این عدد باید به متخصص تغذیه مراجعه کنید.

علت چاقی کودکان

شواهد مختلف نشان می دهد که چاقی کودکان، با مسائل متعدد و پیآمدهای اجتماعی و روانی همراه است. چاقی کودکان می تواند از طریق عوامل مختلفی همچون: زیاده روی در مصرف کالری و یا مصرف ناکافی کالری در فعالیت های روزانه به وجود بیاید. خوردن در کودکان چاق با رفتارهای هم سن و سالان غیرچاق تفاوت دارد.

معمولا در افراد چاق دیده شده است که هنگام خوردن کمتر مکث می کنند. لقمه ی بیشتری را در یک فصله ی زمانی می بلعد و کمتر لقمه را می جوند، این کارها در نهایت سرعت خوردن آن ها افزایش می یابد.

احتمال دارد که روابط کودکان چاق با هم سالانشان، به طور غیرمستقیم آن ها را هم تحت تاثیر چاقی قرار دهند. زیرا فعالیت کم و تحرک کم داشتن که همیشه همرا با چاقی کودکان است، در شرایط مختلف سبب انزوای اجتماعی و طرد کودک چاق می شود، از این رو به نظر می رسد کودک چاق با مشکلات روانی قابل توجهی دست به گریبان بشود.

بعضی از تحقیقات نشان می دهد که کودکان چاق در برخورد با مواد غذایی نسبت به کودکان با وزن متوسط، کمتر خود را کنترل می کنند. به عبارتی دیگر؛ کودکانی که چاق هستند، کمتر قادرند که خواسته های غذایی خود را به تعویق اندازند یا حتی از آن بگذرند. امکان دارد که خوردن با محرک های اجتماعی یا جسمی پیوند داشته باشد. علاوه بر آن، بعضی از مردم یاد می گیرند برای غلبه بر حالت های خستگی، اضطراب و افسردگی به خوردن پناه ببرند.

احتمالا نظریه ی یادگیری اجتماعی، پر نفوذترین نظریه ی روانی است، به تاثیر عوامل زیستی توجه دارد اما یادگیری های اجتماعی را در اولویت قرار می دهد. این نظریه بر آن تاکید می کند که مسائل خوردن و فعالیت نکردن نیز مانند هر رفتار دیگری، آموخته می شود. کودکان با مشاهده چگونگی خوردن والدین و اطرافیان، آن ها را تقلید می کنند و این نوع خوردن کم کم در رفتار آن ها تقویت می شود و همچنین خوردن با لذتی لحظه ای تقویت می شود.

چاقی کودکان craiyon#

در حالی که پس از چندی، پیامدهای منفی اضافه وزنی حاصل می شود. درمان چاقی کودکان به شیوه ی یادگیری اجتماعی می کوشد تا الگوهای آموخته شده بوسیله ی شخص چاق را از بین ببرد و الگوهایی با سازگاری بیشتر را جایگزین آن ها کند.

در تحقیقی که بوسیله ی ” رز ” و ” مایر ” انجام گرفته بود ، مشخص شد که نوزادان چاق در مقایسه با نوزادان عادی از نظر وزن، از تحرک و جنبش کمتری برخوردار هستند. به عبارتی دیگر؛ نوزادان معمولی از تحرک و حرکت بیشتری نسبت به نوزادان دارای اضافه وزن برخوردار هستند.

محققان مختلف در مورد چاقی کودکان نظرات و توضیحاتی ارائه کرده اند. ازجمله می توانیم به نمونه توضیح بسیار ارزشمند زیستی، نظریه های ” نقطه ثابت ” و ” وضع بافت یاخته های چربی ” اشاره کنیم.

نظریه ” نقطه ثابت ” طبق مشاهدات کلی بیان می دارد موجودات زنده دارای ثبات و پایداری قابل توجهی در محیط های داخلی خود می باشند. دلایلی وجود دارد که وزن بدن انسان گرایش دارد در نقطه ای ثابت بماند و اگر نسبت به این نقطه تمایل، تغییری بوجد آید، نتیجه ی آن تغییرات سوخت و سازی است که به دلیل دفاع و حفظ وزن دلخواه بدن ایجاد می شود.

نظریه دیگر ” وضع بافت یاخته های چربی ” بر این استوار است که بافت چربی در وزن بدن نقش به سزایی دارد. از دو راه تغییرات بافت چربی بر وزن بدن تاثیر می گذارد: افزایش اندازه سلول یا تعداد سلول ها.

بر اساس این نظریه، فرض بر این می باشد که؛ تعداد سلول های چربی از اول زندگی فرد، ثابت باقی می ماند، اما متناسب با جنسیت، سن، وضعیت تغذیه ای فرد، سلول های چربی هرکسی تغییر می یابد.

همچنین چاقی یا لاغری به اندازه سلول ها بستگی دارد تا شمارش آن ها و رژیم غذایی می تواند از اندازه ی سلول های چربی کم کند، نه آن که از شمارش آن ها کم کند.

کودکان آسیب پذیر در برابر چاقی

کودکانی که عادت های زیر را دارند بیش تر چاقی کودکان را تجربه می کنند:

  • از غذاها و نوشیدنی هایی که قند و چربی بالایی دارند به طور منظم مصرف می کنند
  • به اندازه کافی از سبزیجات مصرف نمی کنند.
  • هر روز فعالیت بدنی لازم را ندارند.
  • زیاد تلویزیون تماشا کرده و بازی های ویدیویی انجام می دهند.
  • در محیطی زندگی می کنند که در آن تغذیه سالم و فعالیت بدنی تشویق نمی شود.
  • برای مقابله با استرس یا مشکلات اجتماعی بیش تر غذا می خورند.
  • ژنتیک
  • عدم دسترسی به غذاهای سالم
  • پرخوری در کودکان
  • بیماری ژنتیکی یا اختلال هورمونی مانند سندرم پرادر ویلی یا سندرم کوشینگ

برای جلوگیری از چاقی کودکان چه کنیم

شما به عنوان والدین، نقش مهمی در ایجاد یکبرنامه خوب برای عادات غذایی فرزندتان ایفا می کنید. برای تناسب اندام و سالم ماندن، انتخاب غذای سالم و فعال بودن را از سنین پایین به کودک خود بیاموزید. اتخاذ سبک زندگی سالم به کودک شما کمک می کند تا احساس تناسب اندام و ظاهر بهتری داشته باشد.

اگر فکر می‌کنید فرزندتان ممکن است اضافه وزن داشته و به سمت چاقی می‌رود و می‌خواهید شرایط را تغییر دهد، در اینجا ۳ نکته عملی آمده است که در این راه به شما کمک می کند:

۱.عادات غذایی سالم را ایجاد کنید

  • غذاهای متنوع بخورید و همیشه همه غذاها را در حد اعتدال مصرف کنید.
  • در زمان های منظم غذا بخورید و وعده های غذایی را حذف نکنید.
  • غلات کامل را جزئی از رژیم غذایی کودک خود قرار دهید.
  • کودک خود را به خوردن میوه و سبزیجات عادت دهید.
  • به کودک خود غذاهای غنی از پروتئین مانند گوشت بدون چربی، ماهی، حبوبات و تخم مرغ بدهید. این غذاها را با نمک، شکر یا روغن بسیار کم تهیه کنید.
  • محصولات لبنی برای کودک در حال رشد شما مهم هستند زیرا سرشار از کلسیم هستند. لبنیات را به عنوان بخشی از وعده های غذایی خود بگنجانید.
  • میان وعده هایی را انتخاب کنید که نمک، چربی و شکر کم دارند.
  • از نوشیدنی های شیرین خودداری کنید. تشنگی کودک خود را با آب برطرف کنید. کودک شما هر روز به شش تا هشت لیوان آب نیاز دارد. اگر کودک شما بسیار فعال است، مهم است که او را تشویق کنید تا آب بیشتری بنوشد.
  • حداقل دو بار در روز غذاهای خانگی تهیه کنید (مثلاً صبحانه و شام). غذا را با نمک، چربی، روغن و شکر کمتر بپزید. به جای سرخ کردن عمیق، از روش های پخت سالم تری مانند بخارپز، آب پز، سرخ کردنی و کبابی استفاده کنید.
  • از پختن غذای اضافی خودداری کنید. فقط برای یک وعده غذا به اندازه کافی بپزید. به کودک خود توصیه کنید که فقط پس از اتمام غذا میز را ترک کند.
  • پول جیبی را به مقدار معقولی (بر اساس سن فرزندتان) محدود کنید. پول جیبی اضافه به فرزندتان ندهید تا صرف تنقلات ناسالم کند.
    می توانید به کودک خود کمک کنید تا به تدریج مصرف غذاهای ناسالم را کاهش دهد.

منبع : چاقی کودکان

بازدید : 58
شنبه 13 اسفند 1401 زمان : 22:08

اختلال دوقطبی در کودکان می تواند خطرناک باشد. نشانه ها و درمان این بیماری در کودکان چگونه است؟

اختلال دوقطبی در کودکان

بله، کودکان نیز ممکن است از اختلال دوقطبی رنج ببرند.

اگر چه این اختلال بیشتر در دوران کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شود.

کودکان هر سن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند.

در این مقاله، ما می خواهیم درباره اختلال دوقطبی در کودکان و راه هایی برای کمک به کودک با آن صحبت کنیم.

اختلال دو قطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با افسردگی شدید با تغییر حالت رفتاری بیش فعالی یا مانیا همراه است.

تشخیص این اختلال در کودکان یک مسئله پیچیده است.

بعضی از کارشناسان معتقدند که اختلال در کودکان کم است و اغراق آمیز است، بعضی معتقدند که در برابر آن است.

تا کنون، کارشناسان قادر به ارائه دقیق در مورد شیوع این اختلال در کودکان نیستند.

تغییرات هیجانی و رفتارهای سوء ظن برای هر کودک و نوجوان طبیعی هستند.

اغلب این علائم هیچ بیماری یا مشکل روانپزشکی را که نیاز به درمان دارد مشخص نمی کند.

هر کودک ممکن است احساس خستگی، رنج، نگرانی، خشم، بیش فعالی یا فعالیت بیش از حد داشته باشد که در دوره های مختلف شایع هستند، اما اگر این علائم در کودک شما شدید تر باشد، آن را پایدار می کند و باعث مشکلات جدی می شود.

این اختلال در کودکان بین شش تا هجده ساله، همچنین ممکن است یک اختلال خلقی مخرب ایجاد کند.

این اختلال همراه با یک خشم شدید و تکراری است که با تعریف مشترک اختلال دوقطبی سازگار نیست.

کلید این است که سریعا نتیجه نگیریم.

اگر فرزند شما با اختلال دوقطبی تشخیص داده شود، قبل از شروع هر گونه درمان باید مشورت کنید.

شما باید مراقب فرزندتان باشید و با اطمینان او را درمان نمایید.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

برخی نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

  • تغییر در رفتار و عادات که متفاوت از تغییر رفتارهای معمول و دوره ای کودک است.
  • عدم فعالیت، عصبی بودن، تهاجمی بودن و بر خلاف هنجارهای اجتماعی بودن؛
  • رفتارهای شدید و مخاطره آمیز که با شخصیت او منطبق نیست، مانند مصرف مواد مخدر
  • بی خوابی یا کاهش قابل توجهی در نیاز به خواب؛
  • درد معده و افسردگی در بیشتر روزها و تقریبا هر روز؛
  • خودپنداره و اغراق در مورد توانایی های فردی؛
  • فکر خودکشی و رفتارهای آن در کودکان و نوجوانان بزرگتر.
  • علائم اختلال دوقطبی در کودکان در دوره های متناوب و متمایز مشهود است؛ بین این دوره ها، رفتار کودک به حالت عادی و طبیعی باز می گردد.

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است چرا که بسیاری از علائم آن مشابه بیش فعالی است،.

اختلالات رفتاری رفتارهایی است که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی مناسب را نقض می کند و حتی رفتارهای معمول کودکی نیز دشوار می شود.

یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان بیش فعالی تجویز می شوند معمولا توسط مانیا در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی ایجاد می شود.

شیدایی در کودکان مضرتر از بزرگسالان است؛ روان درمانی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیر واقعی در شیدایی کودکان اغلب مشاهده می شود.

کودکان مبتلا به افسردگی بیشتر درباره علائم فیزیکی افسردگی، مانند درد و تکان دادن، شکایت دارند.

یکی از معایب اصلی این اختلال در کودکان این است که دوره های تغییر رفتار در کودکان مبتلا به این اختلال بسیار سریعتر از بزرگسالان است.

در حالی که دوره های شیدایی و افسردگی در بزرگسالان، هفته ها، ماه ها و حتی سال ها، تغییرات کودکان ممکن است روزانه رخ دهد.

منبع : اختلال دوقطبی در کودکان

بازدید : 45
شنبه 13 اسفند 1401 زمان : 22:06

آموزش همدلی به کودکان امر بسیار مهمی می باشد. همدلی توانایی درک، احساس یا به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. همدلی یک واکنش عاطفی به آنچه که شخص دیگری احساس می کند یا انتظار می رود آن را احساس کند.

همدلی چیست؟

بسیاری از افراد همدلی و همدردی را با هم اشتباه می گیرند اما آن ها دو ارزش مجزا می باشند. همدلی تنها توانایی درک احساسات فردی نیست، بزهکاران اغلب با تظاهر به درک احساسات و متعاقباً کسب اعتماد دیگران از افراد منفعت می برند. همدلی چیزی بیشتر از این است. همدلی نه تنها توانایی تشخیص کیفیت احساسات کسی است بلکه ارزش گذاری و محترم دانستن احساسات شخص دیگری را شامل می شود. همدلی به معنای رفتار کردن با دیگران از روی مهربانی، بزرگی و توافق و تفاهم است.

دو نوع اصلی همدلی وجود دارد: شناختی و عاطفی.

همدلی شناختی: توانایی درک دیدگاه دیگران و احساس درد آن ها می باشد. زمانی این نوع همدلی را تجربه می کنید که بدون از دست دادن احساسات خود در تجربه شخص دیگری غوطه ور شوید.

همدلی عاطفی: این نوع همدلی به این دلیل روی میدهد که با آن شخص همدردی می کنید یا احساس می کنید شبیه هم هستید. همدلی عاطفی به عنوان پاسخگویی عاطفی نیز شناخته می شود.

چرا رشد همدلی در کودکان مهم است؟

  1. همدلی برای یک جامعه منسجم حیاتی است. همدلی امکان تصمیم گیری اخلاقی و مهربانانه و نوع دوستانه را فراهم می کند. فقدان همدلی با احساسات دیگران در اوایل کودکی با مشکلات سلامت روان (مانند اختلال سلوک و روان پریشی) در آینده مرتبط است، بنابراین نباید اهمیت آن را دست کم بگیرید.
  2. درک احساسات دیگران باعث تقویت تعاملات اجتماعی و رفتار همدلانه می شود.
  3. همدلی در کودکان با رفتارهای نوع دوستانه، مشارکتی و اجتماعی همراه است. کودکان همدل مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بهتری دارند و پرخاشگری کمتر و استدلال اخلاقی بهتری نشان می دهند. آن ها همچنین هنگام اشتباه کردن و عدم رعایت قوانین حتی بدون نظارت نیز احساس گناه بیشتری نشان می دهند.
  4. احساس همدلی برای بزرگسالان در زندگی روزمره نیز مهم است. در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر می تواند اعتماد و نزدیکی بین فردی را افزایش دهد.
  5. به مرور زمان این کار باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود.

آموزش همدلی به کودکان

آموزش همدلی به کودکان پیش دبستانی

۱. کودکان باید شاهد نشان دادن همدلی بزرگسالان باشند.

در حالی که برخی از کودکان ذاتاً دارای موهبت قلب های رئوف می باشند، اکثر موارد کودکان نیاز دارند تا همدلی را توسط بزرگسالان پیرامون خود آموزش ببینند.

الگوبرداری همدلی از طریق نحوه ارتباط والدین با کودکان خود شروع می شود. والدینی که به چیزهای حائز اهمیت برای کودکان خود علاقه نشان می دهند و همچنین به روشی ملتفت و مثبت به هیجان ها عکس العمل نشان می دهند، درحال آموزش همدلی به کودکان می باشند.

۲. نیازهای هیجانی را برآورده کنید

زمانی که نیازهای هیجانی کودکان برآورده شود، دو چیز اتقاق می افتد. اول اینکه آن ها یاد می گیرند که چگونه نیازهای هیجانی دیگران را برآورده کنند و به آنچه دریافت می کنند، پایبند می شوند، بدان معنا که به اندازه کافی برای ابراز همدلی به دیگران هنگام نیاز، احساس امنیت می کنند.

۳. با کودکان در مورد نیازهای هیجانی صحبت کنید

برای بسیاری از بزرگسالان گفتگو در مورد نیازهای هیجانی یا هر چیز مرتبط با هیجان ها دشوار است. در نتیجه، آن ها به کندی برای صحبت درباره موضوع هیجان ها پیش می روند. در این حالت کودکان از کنترل هیجان های دیگران آگاه نیستند و در هر موقعیتی که واکنش هیجانی را ایجاب می کند، احساس ناراحتی می کنند.

گاهی اوقات آن ها از هیجان های خود می ترسند؛ زیرا آنها هرگز چگونگی مواجهه با نیازهای هیجانی را فرا نگرفته اند. گفتگو با کودکان در مورد نیازهای هیجانی و تجربه کردن آن ها در دیگر افراد ایده ی خوبی است. نیازهای هیجانی آن ها را نام گذاری کنید (برای مثال؛ حسادت، عصبانیت و دوستی) و به آن ها آموزش دهید که بروز این هیجان ها در شما امری نرمال است.

با کودکان خود گفتگو کنید که چگونه هیجان ها را به شکلی مثبت کنترل کنند و موقعیت هایی که در آن افرادی از آشنایان در حال تجربه کردن هیجان ها هستند را بازگو کنید و آموزش همدلی به کودکان را شکل دهید.

۴. موقعیت های زندگی واقعی را برای تمرین همدلی جستجو کنید

هیچ چیزی مانند مثال های زنده زندگی واقعی برای الگوسازی آنچه شما آموزش می دهید، وجود ندارد. در پی موقعیت هایی باشید که در شخصی دیگر تأثیرگذار است. با کودکان خود در مورد آنچه آن به افراد درگیر در این حس معنا می دهد و اینکه ممکن است آن ها چگونه احساسی نشان دهند، صحبت کنید. این کار ر حتما در برنامه فرزندپروری خود قرار دهید.

برای مثال، اگر شما آمبولانسی را می بینید که به سرعت رد می شود با کودک خود درمورد آنکه اعضای خانواده ی شخص بیمار در آن لحظه چه احساسی دارند، صحبت کنید.

۵. بازی ها

خردسالان به ویژه در محبت ورزیدن وانمود می کنند که آن ها کسی یا چیز دیگری غیر از آن هستند. شما می توانید از این زمان های جالب برای آموزش همدلی به آنها استفاده کنید. با کودکان خود نقش شخص دیگر را بازی کنید. این ممکن است یک شخصیت موجود در کتاب یا تلویزیون و یا حتی کسی که می دانید اخیراً تجربه مهمی را پشت سرگذاشته است، باشد.

شما می توانید یک داستان را با یکدیگر مرور کنید و از کودک خود بخواهید تا بایستد و احساسی که شخصیت آن ها ممکن است در آن لحظه معین داشته باشد را تجسم کند. این بر متمرکز کردن توجه آن ها بر هیجان هایی که شخص دیگر در آن موقعیت ممکن است تجربه کند، تاثیر دارد. شما می توانید از او بخواهید ادای احساساتی را درآورند که منعکس کننده ی احساسات شخصیت آنها است.

منبع : آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

بازدید : 81
چهارشنبه 10 اسفند 1401 زمان : 18:43

راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری و آسیب ها و باورهای غلط در مورد آن بیان شده است.

معنی پرخاشگری چیست و با آن چه کنیم؟

پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که هدف آن آسیب رساندن به دیگران است.

همه ی ما تا حدودی با پرخاشگری چه از جانب خود و چه دیگری، آشنا بوده ایم.

معمولا آن چه که به همراه این مفهوم در ذهن ما تداعی می گردد، آسیب ها و خسارت هایی است که فرد مقابل تجربه می کند.

اما این آسیب ها فقط شامل محیط یا فرد مقابل نبوده و شخص پرخاشگر نیز از پیامد های مخرب و آسیب رسان رفتار خود مصونیت ندارد.

این موضوع را افراد پرخاشگری که خود رفتار آسیب رسان داشته، اعتراف نموده اند که از رفتار خود پشیمان و آسیب دیده اند.

پرخاشگری نه فقط در انسان بلکه در میان حیوانات نیز به وفور دیده می شود که تا حدودی ضامن بقای آن هاست( جهت تصاحب قلمرو، شکار و…).

علی رغم این که خشم در وجود همه ی ما قرار دارد و در موقعیت های خاص نیز سودمند است، آن چه که برای بشر دردسر ساز می شود، نبود مهارت های مدیریت و کنترل خشم و پرخاشگری است.

پرخاشگری تا حد زیادی تحت تاثیر یادگیری قرار دارد بخصوص محیط های خانوادگی و اجتماعی که در آن پرخاشگری به وفور مشاهده و آموخته می شود.

پرخاشگری طیف گسترده ای از رفتارهای آسیب رسان ساده تا مجموعه ای رفتارهای یک یا چند نفره را شامل می شود.

مثلا بی توجهی یا پاسخ سلام را ندادن تا توهین و زد و خوردهای جسمانی گروهی در طبقه ی رفتار پرخاشگرانه جای می گیرند.

اختلال پرخاشگری در سنین مختلف

بعد بررسی گروه سنی به راه های درمان اختلال پرخاشگری مراجعه کنید.

پرخاشگری در دو سال اول زندگی

اگرچه خشم در کودکان مانند خشم در بزرگسالان نیست اما جالب است بدانید که تحقیقات نشان داده اند که کودکان در پایان اولین سال زندگی خود خشم را درک و ابراز می کنند.

رفتار پرخاشگرانه یک کودک ممکن است شامل پرت کردن و هل دادن یا ضربه زدن باشد!

با افزایش سن این موضوع شکل واضح تر و شدید تری به خود می گیرد، به عنوان مثال وقتی چیزی را از دست یک کودک دوساله می گیرید ممکن است رفتار توام با خشم و ناراحتی از خود نشان دهد.

پرخاشگری در دورران پیش دبستانی

با افزایش تعامل با خواهر برادر ها و همسالان در این دوره، شاهد افزایش رفتار پرخاشگرانه کودک خواهیم بود.

در این مرحله بخصوص پرخاشگری وسیله ای (به دست آوردن یک وسیله از طریق پرخاشگری) بیشتر دیده می شود.

با افزایش سن کودک پرخاشگری از حالت جسمانی به پرخاشگری کلامی تمایل پیدا می کند.

پرخاشگری در کودکان دبستانی

در این سن که همه تا حدودی کنترل پرخاشگری جسمانی را آموخته اند، همچنان از سایر روش های پرخاشگرانه استفاده می کنند.

برای درمان اختلال پرخاشگری به انتها نوشته مراجعه کنید.

پرخاشگری در دوران بلوغ

در این دوره که قلدری یک مشکل رایج آن در هر دو جنس است پرخاشگری اغلب با افراد صاحب قدرت بخصوص والدین دیده می شود.

برخی نوجوانان نیز برای دست یابی به اهداف خود از روش پرخاشگرانه به عنوان یک روش کاربردی جهت تسلیم دیگران استفاده می کنند که این تا حد زیادی به تربیت و جو حاکم در خانواده و یادگیری فرد بستگی دارد.

باورهای غلط در مورد پرخاشگری چیست؟

باورهای نادرستی در مورد پرخاشگری وجود دارد که باعث ادامه یافتن یا افزایش چنین رفتاری می گردد، شامل:

۱_ تخلیه خشم لازم و ضروری است

خیلی ها فکر می کنند که تخلیه کردن خشم با رفتار پرخاشگرانه اقدامی ضروری و در جهت سلامتی شان است.

اگرچه در موارد خاص مثلا با توصیه روانشناس، فرد به انجام رفتارهایی سازنده مثلا ورزش جهت تخلیه انرژی و خشم می پردازد،

اما به طور کلی تخلیه خشم و ابراز پرخاشگری در زندگی روزمره چیزی جز افزایش خشم و مشکلات ناشی از آن را در پی ندارد.

۲_ واکنش و رفتار پرخاشگرانه، در زمان عصبانیت و خشم غریزی و غیرقابل کنترل است:

طبق این باور، پرخاشگری رفتاری ذاتی و ریشه در وراثت ما داشته که نمی توان از پس آن برآمد،

برعکس این باور رایج، اکثر رفتارهای ما آموختنی و بر اثر یادگیری بوده، در نتیجه چنین باوری صرفا جهت توجیه و سلب مسئولیت فرد پرخاشگر است.

۳_ در شرایط ناکامی و ناراحتی، نشان دادن رفتار پرخاشگرانه رفتاری طبیعی است

اگرچه در مواقعی که دچار سردرگمی، ناکامی و ناراحتی می شویم، به احتمال بسیار بالاتری به رفتار پرخاشگرانه تمایل داریم،

اما این موضوع که در چنین شرایطی چه واکنشی از خود نشان بدهیم، تا حد زیادی به یادگیری های گذشته بخصوص نوع تعبیر و تفسیر ما از موقعیت بستگی دارد.

مثلا وقتی پشت ترافیکی سنگین قرار گرفته اید این که رفتار پرخاشگرانه نشان دهید یا شروع به گوش دادن رادیو نموده و صبر پیشه کنید بستگی به تفسیر شما از این واقعه دارد.

منبع : راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

بازدید : 101
چهارشنبه 10 اسفند 1401 زمان : 18:42

علائم افسردگی در نوجوان، علائم افسردگی در نوجوانان پسر، درمان افسردگی نوجوانان. شایع ترین علائم افسردگی به صورت مستقیم با علایم افسردگی اساسی در ارتباط نیستند اما بسیار شبیه این علایم هستند. اما اگر تعدادی از ویژگی های زیر در یک نوجوان مشاهده شود، این احتمال وجود دارد که به افسردگی اساسی مبتلا باشد.

علائم افسردگی در نوجوان

۱. احساس اندوه، گریه کردن و بغض مداوم

نوجوانان ممکن است اندوه شدید خود را بوسیله ی کارهای مانند پوشیدن لباس های سیاه، نوشتن اشعار غمناک، یا شیفتگی به موسیقی هایی با مضمون های پوچی گرایی، ابراز کنند. ممکن است بدون هیچ دلیل مشخصی گریه کنند.

۲. نا امیدی و درماندگی

نوجوان ممکن است احساس کند زندگی ارزش زندگی کردن یا حتی ارزش تلاش برای حفظ ظاهر مناسب و نظافت فردی را ندارد. آن ها ممکن است باور داشته باشند که یک وضعیت منفی هرگز تغییر نخواهد کرد و به آینده ی خود بدبین شوند.

۳. کاهش علاقه به فعالیت ها، یا ناتوانی در لذت بردن از فعالیت هایی که قبلا از انجام آنها لذت می بردند.

نوجوان ممکن است نسبت به مسائل بی تفاوت شده و از کلوب ها، ورزش، و دیگر فعالیت هایی که زمانی از انجام آنها لذت می برده است فاصله بگیرد. هیچ کدام از آنها دیگر برای نوجوان افسرده جذابیتی ندارند.

۴. خستگی مداوم و بی انرژی بودن

یکی از علائم افسردگی در نوجوان با نداشتن انگیزه و انرژی در غیبت در کلاس ها و نرفتن به مدرسه نمود پیدا می کند. در اینجا می توان کاهش معدل نمرات مدرسه را ناشی از کاهش تمرکز و توان ذهنی دانست.

علائم افسردگی در نوجوان

۵. انزوای اجتماعی، ضعف در برقراری ارتباط

ارتباط او با خانواده و دوستان کمرنگ می شود. نوجوان ممکن است از حظور در دورهمی های خانوادگی و مراسم ها اجتناب کند. نواجوانی که پیش از این زمان زیادی را با دوستان خود می گذراند، اکنون ممکن است بیشتر زمان خود را در تنهایی و بدون انجام فعالیت خاصی بگذرانند. نوجوان ممکن است دیگر نخواهد احساسات خود را با دیگران در میان بگذارد، و باور داشته باشد که در این دنیا تنها است و هیچ کسی وجود ندارد که به حرف های او گوش دهد و یا حتی به او اهمیت دهد.

۶. اعتماد به نفس پایین و احساس گناه

نوجوان ممکن است برای رویدادهای منفی به دنبال مقصر بگردد. آنها ممکن است احساس شکست کنند و در مورد توانایی ها و ارزشمندی خود دیدگاهی منفی پیدا کنند. ممکن است احساس کنند که به اندازه ی کافی کارآمد و توانمند نیستند.

۷. حساسیت بسیار بالا در قبال احساس طردشدن یا شکست

با اعتقاد به این که فردی بی ارزش هستند، نوجوانان افسرده با مواجه شدن با هرگونه طرد شدگی و یا احساس عدم موفقیت حتی به میزان بیشتری افسرده می شوند.

۸. ضعف در برقراری ارتباط با دیگران

نوجوان ممکن است ناگهان انگیزه خود را برای حفظ روابط دوستانه خود از دست داده و از دیدن دوستان و صحبت کردن با آن ها دست بکشد.

۹. شکایت مکرر از بیماری های جسمی، مانند سردرد و ناراحتی معده

نوجوان ممکن است از سرگیجه، حالت تهوع، و کمردرد شکایت کند. ازدیگر ناراحتی های جسمی شایع می توان سردرد، درد معده، استفراغ، و مشکلات عادات ماهیانه را برشمرد.

۱۰. غیبت های مکرر از مدرسه یا عملکرد ضعیف در فعالیت های مدرسه

این امکان وجود دارد که کودکان و نوجوانانی که در خانه یا مدرسه مشکل ساز هستند، از افسردگی رنج ببرند اما خود متوجه آن نباشند. زیرا ممکن است کودک تمام اوقات به نظر اندوه گین و غمگین نرسد و والدین و معلمان هرگز متوجه نشوند که این رفتارهای مشکل ساز او ناشی از افسردگی است.

۱۱. تمرکز پایین

نوجوان ممکن است در تمرکز برروی اموری همچون فعالیت ها و تکالیف مدرسه، پیگیری و ادامه ی یک گفتگو، یا حتی تماشای تلویزیون با مشکل مواجه شود.

۱۲. تغییر عمده در وعده های غذایی یا برنامه ی خواب

اختلال در خواب ممکن است به صورت تماشای تلویزیون در تمام طول شب، دشواری در برخواستن از رخت خواب برای رفتن به مدرسه، یا خوابیدن در طول روز بروز پیدا کند. از دست دادن اشتها می تواند منجربه آنورکسیا (بی اشتهایی عصبی) یا بولیمیا (پرخوری عصبی) شود. پرخوری می تواند منجر به افزایش وزن و چاقی شود.

۱۳. صحبت در مورد فرار از خانه و یا اقدام به این کار

فرار از خانه در واقع فریادی است برای درخواست کمک و علائم افسردگی در نوجوان می باشد که باید به آن دقت شود. بسیاری از والدین ممکن است تازه در این زمان متوجه شوند که فرزند آنها دچار مشکل شده است و نیاز به کمک دارد.

۱۴. صحبت در مورد اقدام به خود کشی یا صدمه زدن به خود

این امکان وجود دارد که نوجوان افسرده از خودکشی حرف بزند و این که آرزو می کند مرده باشد. کودکان و نوجوانان افسرده به میزان بیشتری در معرض خطر اقدام به خود کشی هستند. اگر از کودک و یا نوجوانی شنیدید که: “می خواهم خود را بکشم”، یا ” من خودکشی می کنم”، همیشه این حرف او را جدی بگیرید و نظر یک روانشناس کودک و نوجوان یا دیگر متخصصان سلامت روانی را در این باره جویا شوید. برای تماس با متخصصین ما کلیک کنید.

۱۵. مشکل در تمرکز یا به خاطر سپردن

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد افرادی که افسرده هستند با مشکلات حافظه و تمرکز دست و پنجه نرم می کنند. این می تواند همه چیز را از محل کار، مدرسه، تا کارهای ساده روزمره تحت تاثیر قرار دهد.

۱۶.عزت نفس پایین

یکی از علائم افسردگی در نوجوان، اعتماد به نفس پایین است. با افسردگی، نوجوانان اغلب خود را شکست خورده و بی ارزش می دانند. این چرخه افسردگی را عمیق تر می کند و در صورت عدم توجه می تواند منجر به پیامدهای نگران کننده و دائمی شود.

۱۷. کاهش عملکرد مدرسه

افسردگی می تواند حضور در مدرسه را بسیار دشوارتر کند و اراده فرد را برای تکمیل تکالیف مدرسه تحت تأثیر قرار دهد و منجر به شکست در مدرسه شود.

۱۸. حساسیت نسبت به طرد یا شکست خوردن

کسی که در حال حاضر با مشکلات افسردگی و خود انگاره دست و پنجه نرم می کند، کمتر احتمال دارد که خود را در موقعیتی قرار دهد که با طرد شدن یا شکست مواجه شود. علاوه بر این، اگر فرد افسرده شکست را تجربه کند، ممکن است چرخه افسردگی شرایط او را بدتر سازد.

۱۹. کاهش تحرک فیزیکی

یکی از علائم افسردگی در نوجوان این است که بیدار شدن و رویارویی با روز مانند یک چالش غیرقابل حل به نظر برسد. به همین دلیل، افسردگی اغلب می تواند منجر به کاهش کلی حرکت فیزیکی و ورزش شود.

۲۰. افزایش درگیری با خانواده و دوستان

افسردگی می تواند تقریباً هر بخش از زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از زمینه هایی که اغلب به دلیل افسردگی آسیب می بیند، روابط با خانواده یا دوستان است.

۲۱. نشخوار فکری

نگرانی بیش از حد و فرآیندهای فکری برای افرادی که افسرده هستند رایج است. فکر کردن بیش از حد از طریق این افکار اغلب منفی می تواند مضر باشد و باعث می شود که در گذشته گیر کند.

۲۲. احساس بی ارزشی، حقارت، یا گناه

احساس بی ارزشی، حقارت یا گناه برای فردی که افسردگی را تجربه می کند، رایج است. این احساسات اغلب طاقت فرسا هستند و می توانند مانع از داشتن کیفیت زندگی عادی افراد شوند.

۲۳. خستگی و از دست دادن انرژی

فردی که افسرده است اغلب گزارش می دهد که برای انجام کارها خیلی خسته است و انرژی لازم برای این فعالیت ها را ندارد. این خستگی در واقع نشانه افسردگی و نشانه مشخصی از یک مشکل عمیق تر است که ممکن است در آینده شدید تر شود.

۲۴. خودآزاری

خودآزاری یک علامت نگران کننده از مشکل عمیق تر سلامت روان است. نوجوانانی که با آسیب رساندن به خود دست و پنجه نرم می کنند معمولاً با افسردگی یا اضطراب عمیق دست و پنجه نرم می کنند، نیاز به درمان فوری دارند و باید به روانپزشک مراجعه کنید تا تحت درمان قرار بگیرند.

۲۵. مشکلات گوارشی

محققان دریافته‌اند افرادی که مشکلات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب نوجوان را تجربه می‌کنند، ممکن است ناراحتی روده را تجربه کنند. این ناراحتی معمولاً به دلیل افزایش التهاب در آن ناحیه از بدن ایجاد می شود.

منبع : ۳۱ علائم افسردگی در نوجوان

بازدید : 52
جمعه 5 اسفند 1401 زمان : 21:30

طولانی شدن رابطه جنسی، تکنیک های طولانی کردن رابطه جنسی

روش های طولانی شدن رابطه جنسی کدام اند؟ رابطه جنسی یک امر مهم در زندگی مشترک و زناشویی می باشد و تاثیر زیادی بر روی رابطه میان زوجین و زندگی زناشویی آن ها دارد و تمام ابعاد زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد در رابطه جنسی کمیت بسیار مهم می باشد و رابطه نباید تنها در حد رفع نیاز باشد، یک رابطه جنسی ایده آل در حد نیم ساعت تا یک ساعت زمان نیاز دارد.

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که بسیاری از آن ها به اشتباه رایج شده اند و باعث کم شدن لذت جنسی می شوند، با به کارگیری روش ها و تکنیک های صحیح و مناسب و با کمک گرفتن از فرد متخصص می توانید مدت زمان رابطه جنسی را به صورت طبیعی افزایش دهید.

در این مقاله به بررسی کامل طولانی شدن رابطه جنسی می پردازیم.

طولانی شدن رابطه جنسی و اهمیت آن

رابطه جنسی یک امر بسیار لذت بخش می باشد که به طور مستقیم بر سلامت روح و روان و جسم فرد تاثیر می گذارد، هر چه قدر کیفیت رابطه جنسی بالاتر برود نشاط و کیفیت رابطه عاطفی افزایش خواهد یافت، رابطه جنسی نباید کوتاه مدت و در حد رفع نیاز باشد زیرا لذت ناشی از آن تاثیرات بسیاری بر روحیه زوجین و کیفیت زندگی مشترک می گذارد.

برای طولانی شدن رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که می توان از آن روش ها استفاده کرد در بعضی مواقع احتمال دارد شما احساس کنید که حوصله رابطه طولانی مدت را ندارید اما بعد از پیش نوازی و تحریک شدن میل جنسی در شما افزایش یابد.

یک رابطه جنسی با کیفیت به حداقل نیم ساعت زمان نیاز دارد در بعضی مواقع مشکل زود انزالی در مردان ممکن است باعث کوتاه مدت شدن رابطه جنسی شود.

طولانی شدن رابطه جنسی، روش های غلط

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های زیادی وجود دارد که بسیاری از آن ها اشتباه می باشند، استفاده از این روش ها باعث می شود که با گذشت زمان لذت جنسی در افراد کاهش یافته و رابطه جنسی بدون آن امکان پذیر نباشد.

از انواع روش های اشتباه می توان به دارو های خوراکی و موضعی دیر انزالی، کاندوم ها و اسپری های تاخیری و محصولات مشابه آن ها اشاره کرد این روش ها زمان رابطه جنسی را افزایش می دهد اما وابستگی ایجاد کرده به طوری که فرد بعد از مدتی بدون آن ها نمی تواند رابطه جنسی برقرار کند و این روش ها لذت رابطه جنسی را کاهش می دهند.

راه های طولانی شدن رابطه جنسی

روش های زیر به شما کمک می کند تا به صورت طبیعی رابطه طبیعی طولانی مدت و لذت بخش تری داشته باشید، این روش ها عبارت اند از:

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، پیش نوازی و معاشقه

توصیه می شود که برای شروع رابطه جنسی خود عجله نداشته باشید و رابطه جنسی را در زمانی انجام دهید که وقت کافی داشته باشید و در انجام رابطه جنسی آرامش داشته و با صبر و حوصله به نوازش و معاشقه شریک جنسی خود بپردازید.

پیش نوازی و عشق بازی و نوازش کردن باعث می شود تا دو طرف از نظر رابطه جنسی تحریک شوند و کیفیت رابطه جنسی افزایش یابد، برای شروع رابطه جنسی این طور فکرکنید که قصد برقراری رابطه جنسی را ندارید و تنها می خواهید عشق بازی کنید در این صورت فرصت بیشتری خواهید داشت تا تحریک شوید و می توانید طولانی مدت از برقراری رابطه جنسی لذت ببرید.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، مکانی آرام و بدن استرس

به این نکته توجه کنید که یک رابطه لذت بخش و با کیفیت به مکانی آرام و مناسب نیاز دارد و باید مطمئن باشید که مکان مورد نظر یک حریم خصوصی برای شما می باشد و شما احساس امنیت می کنید در غیر این صورت از رابطه نمی توانید لذت ببرید و بیشتر به فکر انزال زودرس خواهید بود.

در صورتی که در آن مکان امنیت نداشته باشید مغز احساس نا امنی می کند و باعث می شود تا انزال و ارضای جنسی زودتر انجام شود تا هر چه زودتر بتوانید از آن مکان خارج شوید، پس به مکان رابطه جنسی خود توجه داشته باشید زیرا یک اصل مهم در کیفیت و طول مدت رابطه می باشد.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، تمرینات کگل

تمرینات کگل باعث می شود تا عضلات لگن تقویت شود و فرد کنترل بیشتری بر روی انزال خود داشته باشد و به عبارتی تمرینات کگل زمانی مفید می باشد که ارضا شدن نزدیک باشد و فرد قصد دارد آن را به تعویق بیندازد.

زمانی که عضلات لگن قدرت و سلامت کافی داشت در این صورت مدت زمان معاشقه و رابطه جنسی افزایش می یابد و باعث بهبود کیفیت رابطه جنسی می شود به همین دلیل آشنا شدن با تمرینات کگل می تواند مفید باشد.

  1. تکنیک فشردن

تکنیک فشردن به این صورت می باشد که مرد در حین رابطه جنسی و زمانی که احساس می کند انزال نزدیک است آلت جنسی خود را خارج می کند و سر آن را فشار می دهد، این عمل باعث می شود تا احساس توقف در او به وجود آید و فرد ارضا شدن خود را به تعویق بیندازد و زمانی که احساس ارضا شدن از بین رفت دوباره دخول را انجام داده و رابطه جنسی را ادامه می دهد.

این تکنیک را تا زمانی که هر دو به اوج لذت جنسی برسند می توان ادامه داد تا هر دو آمادگی لازم برای ارضا را داشته باشند.

  1. تکنیک شروع و توقف

قانونی وجود ندارد که بگوید رابطه جنسی باید بدون توقف ادامه داشته باشد و به همین دلیل می توان از تکنیک شروع و توقف استفاده کرد، این تکنیک به این صورت است که فرد بعد از تحریک شدن و زمانی که احساس می کند ارضا شدن نزدیک می باشد، رابطه جنسی را متوقف می کند و پس از مدتی رابطه جنسی و تحریک را دوباره آغاز می کند، این فرایند باعث می شود تا طول مدت رابطه جنسی افزایش یابد و ارضا شدن به تعویق بیفتد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید روش های استارت استاپ و تکنیک مسترز و جانسون را مورد مطالعه قرار دهید که برای درمان زود انزالی و افزایش طول رابطه جنسی مفید می باشد.

  1. تغییر پوزیشن

بهتر است در زمان رابطه جنسی چندین بار مکث کرده و پوزیشن های رابطه خود را تغییر دهید این کار باعث می شود تا جذابیت رابطه جنسی شما افزایش یابد و باعث طولانی شدن و افزایش کیفیت رابطه جنسی شما شود، هم چنین توجه داشته باشید که برای افزایش کیفیت رواط زناشویی خود به آموزش صحیح برقراری رابطه جنسی نیاز دارید در این زمینه باید حیا و خجالت را کنار بگذارید و برای بهبود رابطه زناشویی اقدامات لازم را انجام دهید.

منبع : طولانی شدن رابطه جنسی

بازدید : 34
جمعه 5 اسفند 1401 زمان : 21:28

درمان قطعی دروغگویی کودک، علل دروغ گویی در کودکان در این مقاله آورده شده است. دروغ در میان کودکان خردسال و ابتدایی که تازه شروع به درک تمایز و اختلاف بین خیال و واقعیت کرده اند، رایج تر می باشد.

به مرور کودک شما کمی باهوش تر می شود و درک می کند که دروغ گفتن اشتباه است، اما همچنین می‌داند که دروغ می‌تواند به او کمک کند تا از عواقب و کارهای سخت دوری کند. حال چگونه باید این رفتار را ریشه یابی و حل کرد؟ برای درک این موضوع با ما همراه باشید.

علل دروغ گویی در کودکان

ممکن است بارها شاهد دروغ گفتن از زبان کودک خود بوده اید و این مسئله شما را آزار داده است. متاسفانه برخی از والدین بدون در نظر گرفتن عللی که منجر به گفتن دروغ در کودک شده اند، دست به تنبیه وی می زنند. در این مقاله برخی از علت های رایج دروغ گویی کودکان آورده شده اند:

ترس

برخی خانواده ها تلاش میکنند با خشونت و ایجاد وحشت کودک خود را از عادات بد دور کنند، هرچند این روش پاسخگو نیست و اثر عکس میدهد زیرا این ترس دو نتیجه میتواند داشته باشد، یا این که از ترس تنبیه والدین کم کم به دروغ گویی و تاثیر مثبت آن در تنبیه نشدن عادت کند، یا به زبان دیگر همین خشونت و سخت گیری بیش از حد باعث میشود نه تنها عمل ناپسند اولیه ترک نشود بلکه دروغگویی هم به آن اضافه شود، یا این که به مرور زمان ترسش بریزد و بدون خجالت و با گستاخی بیشتر عمل ناپسند خود را انجام دهد.

در هر دو صورت بدیهی است که خشونت والدین و وحشت کودک از تنبیه شدن اگر بیش از اندازه شود به جای اثر مثبت اثر مخرب تر هم میگذارد. همچنین، بدیهی است که این روش حتی اگر عمل کند موقت است زیرا هیچ گاه میل به انجام کار صحیح در آن ها تقویت نشده که خودشان تصمیم بگیرند که به آن عمل کنند و تنها مانع روبروی آن ها خشم والدین است که به مرور زمان کم اثر میشود. همچنین این کودکان در بروز عواطف خود نیز به مشکل میخورند.

اگر کودک دروغگو خودش به این نتیجه برسد که کاری غلط است احتمال این که به آن انحراف دچار شود بسیار کمتر میشود و وقتی خانواده با او با خشونت برخورد نکرده است نسبت به کودکی که تنها دلیلش ترس از مواجهه با خشم اطرافیان است، با والدینش احساس نزدیکی بیشتری میکند، و کمتر احساس نیاز میکند که به دروغ متوسل شود، زیرا ترسی از عواقب راست گویی خود ندارد.

با توجه به موارد گفته شده یکی از بزرگ ترین دلایلی که باعث میشود کودک به دروغ روی بیاورد ترس از مجازات شدن است، زیرا به دنبال پیدا کردن راهی است که از تنبیه شدن فرار کند و یک راه رایج برای این امر تقویت عادت دروغ گویی است، و طبیعتا خشن تر شدن برخورد ها و مجازات ها ترس را بیشتر میکند و ترس بیشتر باعث دروغ های بیشتر میشود.

بنابراین برای این که این ترس ها باعث شکل گرفتن و گسترش دروغگویی در کودک نشوند بهترین درمان دروغگویی کودک نشان دادن عطوفت و مهربانی و احترام به عقاید کودک است، تا با مشاهده ی آرامش و محبتی که در خانواده وجود دارد بدون ترس از عواقب آن بتواند حرفش را بزند. کودکی که احساس کند به نظرش اهمیت داده میشود و میتواند بدون عواقب حرفش را بزند نیاز به دروغ نخواهد داشت.

احساس تحقیر

یکی دیگر از عامل هایی که باعث می شود که کودک دروغ بگوید، احساس تحقیر می باشد. کودکی که در معرض توهین و تحقیر قرار می گیرد و به شخصیت او ضربه می زند، تلاش می کند تا از طریق روش های مختلفی که برای او امکان دارد، تلاش کند تا در مرکز توجه افراد خانواده و نیز دیگران قرار بگیرد و همچنین احترام برای شخصیت وی قائل بشوند.

کودک از هر راهی و فرصتی استفاده می کند تا به هدفش برسد. یکی از روش هایی که او برای رسیدن به این گونه هدف ها مورد استفاده قرار می دهد، دروغ گفتن است. کودکی که در خانواده به او توجه نمی شود، و مدام در معرض تحقیر و بی توجهی از جانب اطرافیان است و با و زندگی خود را با فقر و محرومیت می گذراند، بهترین و بزرگترین لذتش، مطرح کردن خود و جلب توجه دیگران است.

کودک در این گونه موقعیت ها، با راست گویی و صداقت، نمی تواند که نظر دیگران را به خود جلب کند و همچنین افکار آن ها را به سوی خود بکشاند. ناچارا به دروغ گویی متوسل می شود. دروغ های بزرگ و هیجانی، دروغی که مرکز توجه را به سمت خود جذب می کند و خانواده را به جوش و خروش و هیجان وادار می کند.

به عنوان مثال؛ ” کودک به منزل وارد می شود و با صدای بلند فریاد می زند که پدر با ماشین تصادف کرد. و یا نیز معلم مان از طبقه سوم مدرسه سقوط کرد و مرد “. زمانی که اعضای خانواده قصد دارند خود را به محل وقوع سانحه برسانند، احساس لذت و شادی به کودک دروغگو دست می دهد و نیز از اینکه این گونه در اعضای خانواده هیجان و توجه به وجود آورده خوش حال است.

کودک این گونه تحقیر ها و توهین ها و بی اعتنایی های گذشته را تلافی می کند. این گونه برخورد های کودک، ریشه در برخوردهای خانواده دارد. زیرا اگر افراد خانواده و نیز دیگران به شخصیت کودک احترام قائل می شدند، و همچنین او را مورد تحقیر و اهانت قرار نمی داند، هیچ گاه کودک برای جبران کمبود های خود به این گونه کار ها متوسل نمی شد و هرگز دروغ نمی گفت.

کودک باید مورد توجه و اهمیت و احترام خانواده قرار بگرید، مورد تشویق واقع شود و همچنین اعمال او مورد تحسین قرار گیرند و به صحبت ها و بحث هایش بها داده شود.

پدر و مادر که به دلایل گرفتاری های خود به مقدار کمی به فرزند خود رسیدگی می کنند، و به کار او کاری ندارند و به صحبت ها و مسائل مختلفی که کودک دارد گوش نمی دهند، باعث می شوند که کودک در ذهن خود تصور می کند که صحبت ها و یا اعمالش مورد رضایت خانواده و اطرافیان نیست و ناچارا برای آن که نظراتش مورد توجه واقع شوند، با دروغ گفتن و بزرگ نمایی خود را در معرض مرکز توجه خانواده قرار می دهد.

آن چه که مسلم می باشد، دروغ هایی که کودک در این شرایط می گوید، تنها برای جبران کمبود ها و نیاز های خود و همچنین جلب توجه والدین است، والدین باید به امر واقف بوده و نیز فرزند خود را محترم بشمارند.

محیط خانواده

یکی از مهمترین کانونی که در آن کودک می تواند راست گویی را بیاموزد، محیط خانوادگی می باشد و می تواند با آن خو بگیرد در حقیقت سبک فرزند پروری شما تاثیر زیادی بر رشد کودک دارد. خانواده تاثیری قابل توجه و شگرفی می تواند در کودک داشته باشد. در محیط های خانوادگی که در آن ها با دروغ و خلاف سر و کار ندارند، و نیز در آن جا درستی و راست گویی حاکم می باشد، باعث می شود که کودک این گونه راه و روش ها را انتخاب کند.

و برعکس اگر؛ محیط خانواده محلی باشد که دروغ و رفتار نامناسب و ناپسند و همچنین انحراف های دیگری مرسوم باشد، کودک با این گونه انحرافات رشد می کند و پرورش می یابد و نیز شخصیت او طبق ناهنجاری های متفاوت استوار می گردد. به این دلیل که کودک تقلیدگر خوبی است و همچنین بدون توجه و یا اراده، خودش را با محیط خانوادگی تطبیق می دهد و آنچه که در خانواده می گذرد و اتفاق می افتد، در او ریشه و نقش می گیرد.

اولین مدرسه ای که کودک در آن آموزش می بیند، محیط خانوادگی است. پدر و مادر هایی که به دروغ و انحرافات دیگری متوسل می شوند و نیز کودک خود را گاهی مجبور به دروغ گویی می کنند و همچنین والدینی که به صورت مداوم در مقابل کودک تعارفاتی ساختگی و دروغین می کنند و نیز بسیار از شرایط غیر واقعی دیگری که بوجود می آورند، سبب می شود که کودک با تقلید از آن ها به دروغ گویی عادت کند.

محیط خانوادگی تعیین کننده ی خوب و بد خانواده است. پدر و مادر و اعضای خانواده باید زمینه ی پرورش راستی و صداقت و درست کاری را برای کودک مهیا کنند تا بتوانند کودکی راست گو و مثبت به جامعه تحویل دهند.

والدین نباید به کودک خود سخت گیری زیادی نشان دهند، و همچنین آن ها را بیش از حد مورد استیضاح و پرسش قرار ندهد و در عوض به جای اینکه با این کارها، باعث شوند که آن ها را به دروغ توسل کنند بهتر است که با آن ها با صداقت و مهربانی و درستی و با آرامش برخورد کنند . زیرا کودک دروغگو هنوز سازمان فکری کودک به درجه ای نرسیده است که بتواند مسئله ها را تجزیه و تحلیل کند.

باید مسئولیت های کوچکی به کود در خانه بدهید ، اگر نتوانست آن را به درستی و یا کامل انجام دهد، مانند یک دوست صمیمی آن را راهنمایی و هدایت کنید و یا اگر توانست آن را به درستی انجام دهد، تشویقش کنید و نیز مسئولیت های دیگری به او بدهید و همچنین در او احساس مسئولیت را پرورش بدهید.

و والدین می توانند از این طریق کودک را فردی با مسئولیت بارآورده و همچنین به صورتی غیر مستقیم از متوسل شدن کودک به دروغ برای جبران عقده هایش و کمبودهای احتمالی اش، جلوگیری کنید.

والدین هیچ گاه چنین حقی ندارند که کودک را با وعده های دروغین گول بزنند و با آن ها با خشونت برخورد کنند، آن ها باید با کودکان خود صادق بوده و به آن ها راه درست زندگی کردن را یاد بدهند.

پیاژه می گوید: ” اگر اسباب و افراز دروغ را از دست کودک دروغگو دور کردید، او نیازی به دروغ گفتن پیدا نمی کند. اگر در زندگی، کودک آزادی داشت و به او دستورهای شدید و زیاد داده نشد و نیز به او وانمود نشد که باید از آن ها پیروی کند، بلکه رفتار و سلوک شما جنبه ای دوستانه داشت، کودک در خود نیازی نمی بیند که به دروغ متوسل شود و با شما همان رفتاری را می کند که شما با او انجام داده اید “.

داشتن توقع زیاد و تحمیل تکالیف سنگین

از دیگر علت های دروغ گویی کودکان، داشتن توقع بیش از حد از ظرفیت و توانایی آن ها می باشد و همچنین تحمیل تکالیف سنگین به کودکان می باشد. سخت گیری های زیاد و بی جا، و توقعات اشتباهی که والدین و نیز دیگران از کودکان انتظار دارند، باعث می شود که کودک برای فرار از این موقعیت ایجاد شده به دروغ گویی متوسل شود.

همیشه باید به اندازه توان و قدرتش از کودک انتظار داشت ، نه این که با دادن مسوئلیت های زیاد و سنگین و طاقت فرسا کودک را به دروغ گویی وادار کنید و در او بد بینی را پرورش بدهید.

پدر و مادر باید همیشه نیرو و قدرت کودک خود را در نظر داشته باشند، چون اگر کودک چنی احساس کند که باعث رنجش والدین و مربیان خود شده و همچنین باعث شده که آن ها او را فردی نالایق و تنبل تلقی کنند، تلاش می کند که با متوسل شدن به دروغ ، شخصیت خود را مقابل والدین و مربیانش حفظ کند و دیدگاه آن ها را نسبت یه خود تغییر دهد و به دلیل تکرار دروغ، کم کم به دروغ گویی عادت می کند و فردی دروغ گو می شود.

در نتیجه؛ تحمیل کار های سنگین و داشتن توقعات زیاد و بی جا از کودک، باعث می شود که او به دروغ گویی متوسل بشود و همچنین بسیاری از خلقیات و خصلت های ناپسند دیگر در او مهیا شود.

والدین نباید کودک خود را در سنی که هنوز ارزش راست گفتن را نمی داند، وادار به راست گفتن کنند و به این صورت او را برای دروغ گفتن آماده می کنند. زیرا کودک تا آن لحظه که والدینش او را به طرق مختلف مجبور به راست گویی می کنند، هنوز راه فریب کاری و دروغ گویی را نمی داند و احتمالا به این کار نیازی نداشته باشد.

اما والدین با این کار خود باعث می شوند که در کودک این فکر ایجاد شود که برای دفاع و خارج شدن از زیر بار مسئولیت های سنگین و همچنین برای آزادی از توقع زیاد و دستورهای مستبدانه ی والدین، به دروغ متوسل شود و با تکرار دروغ، در او دروغ گویی تقویت می شود و ریشه می گیرد.

علل دروغ گویی در کودکان

درمان قطعی دروغگویی کودک

۱. در مورد واقعیت و حقیقت صحبت کنید.

در مورد اینکه چقدر واقعیت و حقیقت با خیال، آرزوها، امکان، تظاهر و وانمود کردن متفاوت است صحبت کنید.

اشکالی ندارد که بچه‌ها بخواهند داستان بگویند، اما از آن ها بخواهید که از نشانه‌هایی برای شناسایی هر چیزی غیر از واقعیت استفاده کنند. در اینجا چند نمونه از این نشانه ها ذکر شده است

  • “من فکر می کنم این اتفاق به این شکل افتاد.” “من فکر می کنم این پاسخ درست است.” “مطمئن نیستم…”
  • “شاید…” (احتمال) “کاش این درست بود.” “دوست دارم اگر…” (آرزو)
  • «می‌خواهم برایت داستانی تعریف کنم…» «می‌توانم تصور کنم که چگونه می‌توانست…» (فانتزی)

منبع : تمام علل دروغ گویی در کودکان + ۱۰ راه حل قطعی

بازدید : 49
يکشنبه 30 بهمن 1401 زمان : 23:27

انواع فوبیا در روانشناسی چیست؟ آشنایی بیشتر با انواع بیماری فوبیا. همه افراد ممکن است در طول دوران زندگی انواع مختلفی از ترس و فوبیا را تجربه نمایند.

در واقع ترس یک حالتی طبیعی نسبت به وقایع ترسناک و موقعیت های تهدید آمیز است. که بیشتر جنبه حفاظتی دارد و باعث می شود فرد در این موقعیت ها بیشتر مواظب خودس باشد.

اگر این ترس بیش از حد زیاد باشد و حالت افراطی پیدا کند یک اختلال روانی به حساب می آید.

فوبیا چیست؟ فوبیا یا ترس ،استرس یا اضطراب مختل کننده ای است که به واسطه محرکی که به تنهایی ترسی ندارد ایجاد می شود.

افرادی که به فوبیا دچار هستند خودشان می دانند که ترسشان غیرمنطقی است اما باز هم نمی توانند بر ترس خود غلبه کنند.

فوبیا باعث اختلال در کارها فرد می شود و در کارکردهای فرد و اجتماعی اختلالاتی را به وجود می آورد.

فوبیا یک آسیب روانی به حساب می آید و شایع ترین اختلال در زنان و دومین اختلال شایع در مردان به حساب می آید.

در نتیجه به دلیل درصد شیوع آن و آشنایی با نشانه ها و علائم آن، تشخیص و درمان آن اهمیت بسیاری دارد.

انواع فوبیا در روانشناسی

فوبیای خاص بسیار متنوع است و انواع متفاوتی فوبیا در روانشناسی وجود دارد و ممکن است فرد به چند فوبیا دچار شود. فوبیا به پنج دسته کلی تقیم می شود، در زیر چند نمونه از فوبیاها را مورد بررسی قرار می دهیم.

انواع فوبیای حیوانات

فوبیای حیوانات یکی از انواع فوبیا است که حیوان محرک آن می باشد.

در فوبیا فرد ترس شدید و غیر معقولی را به واسطه تصور ذهنی، دیدن عکس یا مواجهه واقعی با حیوانی خاص تجربه می‌کند.

حتما لازم نیست حیوان را ببیند بلکه تصور حیوان نیز ترس دارد.

در برخی موارد، فوبیای حیوانات ممکن است با حملات وحشتزدگی یا پانیک همراه شود و مشکلات شدیدی از جمله سکته قلبی، بالا رفتن ضربان قلب و فشار خون و تعریق زیاد را برای فرد به وجود آورد.

ترس غیر منطقی از حیوانات سیری مزمن دارد و در صورتی که اقدامات درمانی صورت نگیرد، ممکن است روابط بین فردی، عملکرد شغلی و اجتماعی‌تان را به کلی مختل کند.

۹تا از شایع ترین فوبیای حیوانات به شرح زیر است:

  1. ترس از عنکبویت یاArachnophobia

یکی از اصلی‌ترین علت‌های به وجود آمدن فوبیا، تجربه ناگوار در گذشته در مواجهه با آن محرک خاص است.

اما بسیاری از افراد که ترس از عنکبوت را دارند تجربه ناگواری نداشته اند. پس دلیل ان ریشه در تکامل انسان دارد.

محققان تعدادی از نوزادان را در معرض عکس‌هایی از عنکبوت، گل و ماهی قرار دادند.

بعد از بررسی واکنش نوزادان به این عکس‌ها دریافتند که مردمک چشم نوزادان در مواجهه با عکس عنکبوت، گشادتر از حالت‌های دیگر است.

گشاد شدن مردمک چشم بیانگر واکنش در مقابل استرس است. هر چقدر مردمک بیشتر گشاد شود، واکنش در مقابل استرس بیشتر است.

درنتیجه محققان دریافتند نوزادان بدون اینکه یادگیری اکتسابی خاصی داشته باشند واکنش استرسی بیشتری به عنکبوت دارند. پس ریشه ترس از عنکبوت باید در سرشت انسان باشد.

این ترس می تواند به دلیل فایده‌ای که در گذشته برای انسان داشته به وجود آمده باشد. در گذشته‌های خیلی دور، عنکبوت‌ها یکی از عوامل اصلی مرگ و میر و کاهش جمعیت بوده‌اند، در نتیجه باید از آن‌ها دوری می‌شد.

  1. ترس از مار (Ophidiophobia)

کسانی که نسبت به مار فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا مار وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

ترس از مار در طبقه بندی علمی اختلالات روانی، زیر مجموعۀ فوبیای حیوانات قرار می‌گیرد و در طبقه اختلالات اضطرابی جای دارد.

  1. ترس از زنبور (Spheksophobia)

کسانی که نسبت به زنبور فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا زنبور وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

  1. ترس از پرنده (Ornithophobia)

بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند ترسیدن از پرنده‌ها آنچنان مسئله‌ی مهمی نیست و به درمان نیاز ندارد؛

اما این ترس در بسیاری موارد می‌تواند به شدت آزاردهنده و اضطراب‌آور باشد چرا که مدام فکر و ذهن فرد مبتلا را به خود مشغول می‌کند.

  1. ترس از موش (Musophobia)

ترس از موش بیشتر به خاطر سرعتش است.چون سرعت زیاد باعث می شود شما هیچ عکس العملی را نتوانید نشان دهید و ترس واسترس در شما به وجود بیاید.

  1. ترس از ماهی (Ichthyophobia)

درمان شناختی یکی از مؤثرترین راه کارهای درمانی برای درمان ترس از ماهی است.

افرادی که فوبیای ماهی دارند، این حیوان را بسیار خطرناک‌تر از آنچه که هست، می‌پندارند. این درمان طرز فکر افراد مبتلا را نسبت به این حیوان تغییر می‌دهد.

  1. ترس از سگ (Cynophobia)

افرادی که فوبیای سگ دارند، این حیوان را بسیار خطرناک تر از آنچه که هست، می‌پندارند.

  1. ترس از سوسک (Entomophobia)

سوسک به دلیل رنگ تیره ای و ظاهرش چندش آور است و کسانی که ترس از سوسک را دارند بسیار آن را خطرناک در نظر می گیرند.

  1. ترس از گربه (Entomophobia)

کسانی که نسبت به گربه فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا گربه وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

انواع فوبیا محیط طبیعی در روانشناسی

در فوبیای محیط های طبیعی فرد مبتلا از پدیده های طبیعی می ترسد در زیر نمونه ای از این فوبیا ذکر شده است.

ترس از ارتفاع (Acrophobia)

افراد مبتلا به فوبیای ارتفاع به طور فعالانه‌ای از رفتن به ارتفاعات، ساختمان‌های بلند، آسانسورهای شیشه‌ای بیرون از ساختمان و… اجتناب می‌کنند.

حتی تصور بودن در جایی بلند برای این افراد موجب اضطراب شدید می‌شود

نشانه ها و درمان ترس از ارتفاع چگونه است؟

ترس از طوفان و رعد و برق (Astraphobia)

ترس از آب (Aquaphobia)

اگر فرد مبتلا به این فوبیا حتی به آب فکر کند، اضطراب عجیبی او را فرا می‌گیرد.

قرار گرفتن در کنار ساحل، شنیدن صدای شُر شُر آب و قرار گرفتن زیر باران برای این دست از افراد احساسات ناخوشایندی را ایجاد می‌کند.

فوبیای خون، تزریق و جراحت یا (Bll)

ترس از خون، عمل جراحت و آمپول و تزریق یکی از انواع فوبیا است که در آن فرد مبتلا ترس شدید و غیر منطقی نسبت به دیدن خون خود، دیگران و یا حتی خون حیوانات دارد.

به این صورت که فرد ممکن است صرفا با شنیدن اسم آن دچار ترس شود و یا با دیدن آن­‌ها و یا حس کردنشان آن ترس را تجربه کنند.

ممکن است شما نیز افرادی را دیده باشید که با دیدن کوچک‌ترین قطره خون غش می‌کنند و اغلب هم از دادن آزمایش خون و رفتن به آزمایشگاه فراری‌اند.

ترس از خون

ترس از خون و آمپول و جراحت یا فوبیای خون وآمپول در دسته‌ی اختلالات اضطرابی جای می‌گیرد.

افراد مبتلا به هنگام تماشای عکس یا فیلم خون و آمپول دچار ترس و اضطراب می‌شوند و ممکن است ضربان قلبشان بالا برود، بلرزند و یا از هوش بروند.

افراد در طول زندگی ممکن است بارها انگشت خود را ببرند و دچار جراحت جزئی شوند؛ اما این جراحت جزئی برای افراد مبتلا به ترس از خون بسیار وحشتناک است.

درست است که درد زیادی را بر اثر این جراحت حس نمی‌کنند اما خون ناشی از جراحت باعث می‌شود رنگشان سفید شود، دچار تهوع و تعریق شوند و بر زمین بیوفتند.

تنها ۳ تا ۴ درصد از افراد به این بیماری مبتلا هستند.

احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که والدین یا اقوام آن‌ها اختلالات اضطرابی و یا به طور خاص فوبیا داشته‌اند، بیشتر از افراد دیگر است.

ممکن است یک پیوند ژنتیکی در میان آن‌ها وجود داشته باشد که حامل انتقال این ژن به فرزندانشان باشد.

ترس از خون به احتمال زیادی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چرا که افراد در طول روز ممکن است با خون مواجه شوند.

همچنین افراد مبتلا از دادن آزمایش خون اجتناب می‌کنند و همین امر ممکن است به سلامتی آن‌ها را به خطر بیندازد.

افرادی که فوبیای خون و آمپول را دارند از قرار گرفتن در مکان هایی چون بیمارستان و بهداشت و جاهایی که احتمال می دهند با خون و آمپول رو به رو شوند دوری می کنند.

در هنگام بیماری این افراد معمولا از قرص و شربت استفاده می کنند و هرگز راضی به زدن آمپول نمی شوند.

انواع فوبیا فرآیندی در روانشناسی

در فوبیای اعمال و فرایندها فرد از فرایندهای مشخصی می ترسد که بعضی از آن ها عبارت اند از:

  • ترس از بچه دار شدن

گاه ترس از بچه دار شدن تبدیل به نوعی فوبیا و ترس مرضی می‌شود که ریشه در اتفاقات و حوادث گذشته دارد و به صورت دقیق‌تر باید مورد تحلیل قرار بگیرد.

ممکن است به دلیل نداشتن امنیت شغلی و اقتصادی یا نداشتن حمایتی از اطرافیان باشد و همچنین نداشتن امنیت روانی و تجربه نداشتن در زمینه فرزند پروری می تواند باعث ترس از بچه دار شدن شود.

بسیاری از زنان شاغل چون فکر می کنند بچه جلوی پیشرفت و هدف های آن ها را می گیرد نسبت به بچه دار شدن رغبتی ندارند.

  • ترس از دخول

یکی از اختلالات جنسی در زنان ترس از دخول می باشد و این به دلیل منقبض شدن غیر طبیعی ثلث خارجی مهبل به وجود می آید و مانع از نزدیکی می شود.

زنان برای برقرار کردن رابطه جنسی دچار استرس، فشار و هیجانات منفی می شوند و مردان برای اینکه استرس و فشار روحی و روانی را برای همسرشان کاهش دهند باید برای آن ها زمان و وقت کافی بگذارند و از نظر روحی و عاطفی همسرشان را آماده کنند.

اگر مقدمات قبل از رابطه به خوبی انجام نشود هیچکدام از طرفین از رابطه جنسی لذت نخواهند برد و احساس رضایت نخواهند کرد.

بسیاری از دختران هستند که بعد از اینکه ازدواج می کنند به طور ناخودآگاه دچار ترس می شود و به خاطر ترس ناخودآگاه از رابطه جنسی و از دست دادن بکارتشان، ترس از دخول برای آن ها به وجود می آید.

این ترس به دلیل استرس و اضطراب به وجود می آید و باعث می شود که به طور ناخودآگاه مجرای تناسلی منقبض شود و برقراری رابطه جنسی را سخت و غیرممکن سازد در این هنگام می توان از مشاوره جنسی کمک گرفت تا راهنمایی های لازم را انجام دهد.

دلایل و علت ترس از دخول در زنان چیست؟

  • ترس از رانندگی کردن (Vehophobia)

بسیاری از افراد ممکن است در کودکی تصادف خطرناکی را دیده باشند و بسیاری از افراد زندگی خود را از این طریق از دست داده باشند و یا در مورد اتفاقاتی که ممکن است با ماشین پیش بیاید در ذهن خود تصوراتی دارند.

این تصورات باعث می شود فوبیای رانندگی داشته باشند.

  • ترس از پرواز (Aerophobia)

ترس از هواپیما می تواند به دلیل ارتفاع کردن و اتفاقاتی همچون سقوط باشد.

حتی تصور پرواز کردن نیز برای این افراد اضطراب‌زا است و علائم ترس مانند بالا رفتن ضربان قلب، مشکل در تنفس، تعریق شدید و… ایجاد می‌شود.

  • ترس از زایمان (توکوفوبیا)

ترس از زایمان تجربه رایجی میان بانوان است. این مسئله امری طبیعی است و با توکوفوبیا متفاوت است.

در حقیقت حدود ۸۰ درصد از بانوان در دوران بارداری خود ترس‌هایی را پیرامون زایمان تجربه می‌کنند.

با این حال از این میان ۱۳ درصد از بانوان دچار توکوفوبیا هستند چرا که توکوفوبیا نوعی ترس بسیار شدید و افراطی است و باعث می‌شود که فرد از موقعیت‌های مرتبط با زایمان اجتناب کنند.

در حالی که اغلب مادران در طول بارداری یاد می‌گیرند که چگونه اضطراب خود را کنترل کنند و ترس آن‌ها در حدی نیست که باعث شود از مراجعه به پزشک و اقدام برای زایمان خودداری کنند.

توکوفوبیا به معنای ترس و اضطراب بسیار شدید در مورد زایمان است. این ترس می‌تواند برای یک مادر باردار وضعیت فلج کننده و وحشت باری را ایجاد کند و باعث شود که او از نظر هیجانی و جسمانی تحت تأثیر قرار بگیرد.

توکوفوبیا یکی از انواع فوبیای خاص است و نوعی اختلال اضطرابی محسوب می‌شود. همانند سایر فوبیاها فرد مبتلا به این ترس تلاش می‌کند تا از هرگونه موقعیتی که او را با موضوع ترسش مواجه می‌کند اجتناب کند.

به این ترتیب ممکن است که شما در طول دوران حاملگی از رفتن نزد پزشک خودداری کنید و یا حتی به طور کل به خاطر این ترس نخواهید باردار شوید.

  • ترس از شکست

یکی از موانع رسیدن به موفقیت به دلیل ترس از شکست است.

موفقیت بدون شکست به وجود نمی آیند و در مسیر رسیدن به موفقیت پیچ و خم های بسیاری وجود دارد که باعث می شود با شکست مواجه شوید.

اما برای اینکه به موفقیت برسید باید تلاش کنید تا بتوانید با این شکست ها مقابله کرده و به هدف نهایی خود برسید.

در طول تاریخ موفقیت های بسیاری دیده ایم که حتما برای رسیدن به موفقیت با شکست هایی رو به رو شده اند اما درمورد شکست ها اشاره ای نشده است.

نکته حائز اهمیت این است که همه موفقیت ها همراه با شکست است اما این شکسته نتوانسته جلوی تلاش افراد رو بگیرند.

بلکه سکوی پرتابی برای رسیدن به موفقیت بوده اند . این مقاله شما را با ترس از شکست، شکست و موفقیت در زندگی آَشنا می کند.

شیوه های درمانی ترس از شکست چیست؟

  • ترس از بودن در مکان های بسته مانند آسانسور (Claustrophobia)

افرادی که به کلاستروفوبیا مبتلا هستند از آسانسور، دستگاه ام آر آی، تونل ها و یا اتاق پرو نیز اجتناب می کنند.

حتی فکر بودن در جایی بسته نیز در این افراد باعث اضطراب شدیدی می شود و علائمی مانند افزایش ضربان قلب، تعریق شدید، مشکل در تنفس و… را ایجاد می کند.

هر آنچه باید در مورد ترس از مکان های بسته بدانید

  • ترس از بودن در مکان های باز و شلوغ (Agoraphobia)

آگورافوبیا یکی ازانواع فوبیا در دسته اختلالات اضطرابی است که در آن فرد ترسی افراطی و غیرمنطقی نسبت به فضاهای باز، بسته یا شلوغ دارد.

افراد مبتلا به آگورافوبیا نمی‌توانند به تنهایی از خانه بیرون بروند یا وقتی در مکان های شلوغ قرار می گیرند نگرانند که نتوانند از آن جا فرار کنند.

آن ها در این شرایط ممکن است که دچار حمله عصبی شوند یا ضربان قلبشان به میزان بسیار زیادی بالا رود.

این مشکل ممکن است باعث شود مدت های زیادی را در خانه بمانید یا برای بیرون رفتن دائما منتظر کسی باشید تا در کنار او احساس امنیت کنید.

مسلما این وضعیت عملکردهای روزانه آن ها را با اختلال های زیادی مواجه خواهد کرد.

ترس از سخنرانی در جمع | انواع فوبیا در روانشناسی

امروزه صحبت کردن یکی از کلید‌های موفقیت است ولی هستند کسانی که به خاطر ترس از صحبت در جمع از حرف زدن در محافل مختلف اجتناب می‌کنند.

هراس از حرف زدن در جمع حسی کاملا طبیعی است و هر کسی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است.

شاید شما هم در هنگام صحبت کردن در جمع ناخودآگاه عصبی می‌شوید و ذهنتان جملات منفی را با خود تکرار می‌کند.

به همین دلیل فقط واکنش‌های منفی دیگران را نسبت به خودتان می‌بینید.

اضطراب عامل اصلی این مشکل است ولی جای نگرانی نیست چون با به کار بردن روش‌های مناسب می‌توانید این مساله را برطرف کنید.

همچنین یکی دیگر از دلایل ترس ریشه در تفکر کمال گرایی دارد.

زمانی که فرد احساس می‌کند به قدر کافی خوب نیست ترس او را فرا می‌گیرد. این ترس زمانی شروع می‌شود که فرد به قضاوت و داوری خود می‌پردازد و به خود نمره می‌دهد.

آیا در مورد علل و درمان آگورافوبیا می دانید؟

  • ترس از موقعیت‌های اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی، نوعی اختلال اضطرابی است که در موقعیت‌ها و شرایط اجتماعی روزمره، فرد دچار اضطراب طاقت فرسا و بیش از اندازه می‌شود.

افراد دارای فوبیای اجتماعی ترسی همیشگی، از مشاهده یا قضاوت شدن توسط دیگران و مورد تمسخر قرار گرفتن دارند.

افراد مبتلا به اختلال فوبیای اجتماعی، معمولا دچار عزت نفس و اعتماد به نفس پایین، وسواس فکری و افسردگی می‌شوند و احتمال ابتلای آنان به دیگر انواع فوبیا نیز وجود دارد.

منبع : انواع فوبیا در روانشناسی چیست؟

بازدید : 55
يکشنبه 30 بهمن 1401 زمان : 23:25

دکتر بازی در کودکان و نحوه بازی با کودک، آیا دکتربازی در کودک بد است؟، نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان همه در این مقاله آورده شده است.

نیازی به گفتن نیست که والدین هنگام وقوع چنین موقعیت هایی بسیار می ترسند. آن ها که با رفتارهای جنسی کودکان آشنا نیستند، به این نتیجه می رسند که چیزی بسیار شرم آور در مورد کاری که این بچه ها انجام می دهند وجود دارد. نتیجه گیری سریع و واکنش افراطی با فریاد زدن و تنبیه برای والدین آسان است. اما کاوش جنسی بخشی طبیعی از کودک بودن است و والدین باید بین تمایلات جنسی کودکی و بزرگسالان تمایز قائل شوند.

وقتی در این لحظات نسبت به فرزندانمان واکنش نشان می دهیم، باید محدودیت هایی را تعیین کنیم، اما در عین حال به فرزندانمان نیز بفهمانیم که کنجکاوی در مورد رابطه جنسی طبیعی است. بنابراین، باید گفتار و کردار خود را با دقت انتخاب کنیم تا از شرمساری فرزندان خود و ایجاد هرگونه تداعی منفی خودداری کنیم.

نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان

نحوه برخورد با این بازی ها چگونه است و چه زمانی باید نگران بود؟

بازی های وانمودی در کودکان پیش دبستان بسیار رایج هستند.

یکی از رایج ترین این بازی ها نوعی است که معمولا با نام دکتر بازی در کودکان شناخته می شود که در واقع نوعی تجربه و آزمایش کردن در کودکان است.

البته استفاده از این اسم ها نمی تواند اهمیت اتفاق افتادن برخی مسائل را کم کند، مثل نشان دادن اندام های خصوصی به یکدیگر.

چرا بچه ها «دکتر بازی می کنند»؟

“دکتر بازی در کودکان” معمولا زمانی اتفاق می افتد که کودک بین ۳ تا ۶ سال سن دارد. دلیل اینکه بچه ها این کار را می کنند کنجکاوی است. این کنجکاوی زمانی اتفاق می افتد که او متوجه تفاوت ظاهری بین زن و مرد می شود، مثلاً پدرش می تواند موهای کوتاه داشته باشد، ریش داشته باشد و مادرش می تواند موهای بلند داشته باشد یا دامن بپوشد.

در آن زمان بچه ها کنجکاو می شوند و فکر می کنند که آیا راه دیگری برای تشخیص زن و مرد وجود دارد یا خیر. هنگام بازی با دوستان، کاملاً عادی است که آن ها سعی کنند ببینند که آیا دوستشان متفاوت است یا خیر.

برخورد با برهنه شدن کودک

اولین برخورد با برهنه شدن کودک ممکن است شما را شگفت زده کند، و بعد از آن ترس در مورد مسائل جنسی و نگرانی های فرهنگی پیرامون کارهای یواشکی به وجود می آید.

اکثر والدین به این ترس اکتفا نمی کنند، بلکه جلوتر می روند.

وارد بازی کودک شده و واکنش شدیدی نسبت به این بازی کودک نشان می دهند.

روش کنترل دکتر بازی در کودکان

روش های زیادی برای کنترل این رفتار وجود دارند، اما خوشبختانه بهترین روشی که توصیه می شود بسیار ساده است و به یاد سپردن آن آسان:

  • راه خود را کج کنید و دور شوید.
  • یادتان باشد که این کار فقط به دلیل کنجکاوی است.
  • اما اکثر والدین با دیدن این صحنه ها از جای خود می پرند مخصوصا زمانی که بحث اندام های خصوصی در میان باشند.
  • به طور کلی، عاقلانه‌ترین کار این است که قانونی وضع کنیم که هنگامی که با دوستش بازی می کند در اتاق باید باز نگه داشت. کودکان به راحتی تحت تأثیر تکانه های خود قرار می گیرند و با این نظارت بیش تر تصمیم های عاقلانه می گیرند.

به عکس العمل خود توجه کنید و دقت داشته باشید که استانداردهای خود را پیرامون این اندام ها زیاد نکنید، طوری رفتار کنید که انگار مثل اندام های دیگر هستند.

این بی توجهی و کاری نکردن حتی هنگامی که پای جنس مخالف نیز در بازی به میان باشد مهم است.

نکته مهم تر اینست که کودکان اندام های جنسی خود و حتی جنس مخالف را به عنوان ارگان های تولید مثل و مرکز لذت نمی بینند.

اگر کودک تصاویر یا فیلم پورنوگرافی را ندیده باشد دکتر بازی در کودکان تنها برای ارضای کنجکاوی است نه بیشتر.

مقایسه و لمس برای یادگیری بیشتر

مقایسه کردن یکی از روش های یادگیریست و این همان کاری است که کودکان انجام می دهند، مخصوصا مقایسه با اندام جنس مخالف که تفاوت ها مشهود هستند.

کودکان جذب تفاوت ها می شوند و این راهی است که از طریق آن شناخت خود را از جهان گسترش می دهند.

در همین راستا، لمس کردن نیز جزئی از شناخت و یادگیری است.

لمس کردن، در واقع همان چیزی هست که سطح اضطراب والدین را بالا می برد، اما نگران نباشید!

برای کودکان لمس کردن و نگاه کردن یکی هستند.

کودکان این کار را بیشتر از یکی دو بار انجام نمی دهند، مگر آنکه با مانع شدن و تاکید زیاد والدین، آن را پر رنگ نکنند.

در واقع کودکان با رفتارهای نامتناسب شما کنجکاو می شود کشف کند لمس نقطه خاص چه ویژگی ای دارد که والدین را به نقطه جوش می رساند؟

حتما مسئله متفاوتی در این مورد وجود دارد.

با آنچه که گفته شد، دور شدن از صحنه و واکنش نشان ندادن بهترین کاری است که والدین می توانند انجام دهند.

اگر میخواهید کودک هیچ وقت در خانه لخت نشود یا دوستانش این کار را نکنند، بهتر است در نیاوردن لباس و لخت نگشتن در خانه را به صورت یک قانون در بیاورید.

بنابراین زمانی که می گویید لباسش را بپوشد مسئله بدن لخت ان ها نیست بلکه این یک قانون است.

چه زمانی باید نگران دکتر بازی زشت بچه ها بود؟

اکنون که متوجه شدید این بازی ها تنها در جهت ارضا کردن حس کنجکاوی هستند، نوبت آن رسیده که در مورد سن مناسب این بازی ها بحث کنیم.

برای مثال بازی کردن یک کودک بزرگتر با کودکی کوچکتر که رشد شناختی کمتری دارد می تواند نشانه اجبار یا فشار باشد.

در این هنگام باید کمی آن ها را زیر نظر گرفت و در مورد عمل جنسی بررسی کرد.

دوره های سنی ای وجود دارند که اگر کودک دکتر بازی انجام دهد باید نگران بود.

در حالیکه اکتشاف های معصومانه تا حدود سال سوم دبستان وجود دارند، در دوره های چهارم و پنجم دبستان دیگر اینگونه نخواهد بود.

منبع : دکتر بازی در کودکان

بازدید : 45
يکشنبه 30 بهمن 1401 زمان : 23:21

گریه نوزادان می تواند آرامش روانی تان را به هم بزند و منجر به واکنشی تند و انفجاری شود بنابراین باید راه های مقابله و دلایل آن را بدانید.

گریه نوزادان به عنوان اولین واکنشی که از طریق آن به برقراری ارتباط می پردازند شناخته می شود در حقیقت زبان اولیه ی آن ها گریه ست.

درست در زمانی که کودک زبان باز نکرده و قادر به برقراری ارتباط نیست، می تواند از طریق گریه هایی با اقسام مختلف، شما را متوجه نیاز خود کند.

جالب است بدانید که شنیدن صدای نوزاد و یا کودک، تقریبا در تمامی افراد احساس نیرومندی از برانگیختگی و ناراحتی ایجاد می کند که نوعی پاسخ فطری است.

این پاسخ به صورت ذاتی در نوع انسان برنامه ریزی شده تا بقای نوزادان را تضمین کند.

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد معمولا بخاطر نیازهای جسمی و گرسنگی است. اما بچه ها ممکن است

در پاسخ به تغییر دما در هنگامی که لخت هستند، شنیدن صدای ناگهانی و یا محرک های دردناک نیز گریه کنند.

نوزادان و بچه های بزرگتر معمولا با شنیدن صدای گریه نوزاد دیگری نیز شروع به گریه می کنند.

این پاسخ در حقیقت نشان دهنده ی توانایی فطری واکنش نشان دادن به رنج دیگران در انسان است.

۱. عادت نداشتن به چرخه خواب

خوابیدن در ساعات مشخصی از شب برای نوزاد یه کار غیرمعمول است و برای این که به این چرخه عادت کند نیاز به زمان دارد، نوزد در جریان تلاش برای عادت به چرخه خواب، با گریه به این امر غیرمعمول واکنش نشان می دهد. خوابیدن برای کودک کار مشکلی نیست، اما احتمالا خوابیدن در یک ساعت مشخص از شبانه روز برای کودک دشوار است و این موضوع او را به گریه می اندازد.

برای این که نوزاد، خواب راحتی داشته باشد، نیاز است که تمام اندام ها و سیستم بدن با سیستم خواب در هماهنگی باشند و تا زمانی که این هماهنگی ایجاد نشود، نوزاد آرامش نداشته و گریه می کند، اما به تدریج بدن نوزاد شروع به سازگاری با چرخه خواب و هماهنگ شدن می کنند و معمولا این اتفاق پس از گذشت سه ماه می افتد.

گریه های کودک

۲. وجود ناراحتی جسمی در نوزاد

تنها راه ارتباطی نوزاد با والدین از طریق گریه کردن است، پس هر زمان که نیاز به انتقال چیزی باشد، گریه می کنند. اکثر زمان ها کودک به دلیل وجود چیزی آزاردهنده شروع به گریه و فریاد می کند. این شرایط ممکن است پیش از خواب نیز رخ دهد،

به عنوان مثال گرما یا سرما آزار دهنده در هنگام خواب، می تواند باعث گریه نوزاد شود، عواملی دیگری مثل گرسنگی یا وجود هر نوع بیماری نیز می تواند، او را بیدار نگه دارد و حتی گاهی نیاز به بازی قبل از خوابیدن دارد، همه این دلایل می توانند منجر به گریه نوزاد قبل از خواب می شوند.

۳. تلاش برای برقرار کردن رابطه با شما

یکی از دلایلی که باعث می شود کودک قبل از خوابیدن گریه کند، می تواند نیاز به توجه و تمایل کودک به برقراری رابطه با شما باشد. از آن جا که کودک متوجه می شود که دز زمان خاصی که همه می خوابند، مادر خود را نمی بیند، شروع به گریه کردن می کند.

در طول روز نوزاد با والدین خود در ارتباط ست، هم چنین تحرکات و سر و صداهای زیادی در اطرافش وجود دارد، پس سکوت شب و هنگام خواب می تواند برای او، امری خسته کننده باشد ،به همین دلیل با ساکت شدن محیط نوزاد شروع به گریه کردن می کند.

گریه های غیر طبیعی را بشناسید!

گریه ی نوزاد مانند الگوهای خواب او می تواند نشانه ای از ناراحتی دستگاه عصبی مرکزی باشد.

گریه نوزادان که صدمه ی مغزی دیده اند و یا دچار آسیب های پیش ازتولد و تولد شده اند، اغلب تیز و گوش خراش است و از نظر مدت نیز کوتاه تر از گریه های بچه ی سالم است.

بچه هایی که مشکل قولنج (دردهای حاد شکمی) یا گریه ی مداوم دارند نیز گریه هایی با صدای ریز و نخراشیده دارند.

فوت و فن آرام کردن گریه نوزادان

ممکن است شما همیشه گریه های کودک و یا نوزادتان را درست تفسیر نکنید اما با افزایش تجربه، بهتر عمل خواهید کرد.

در صورتی که با رفع نیازهای جسمی، تغذیه، عوض کردن پوشک و چک کردن معده درد و بیماری جسمی، نوزادتان باز هم دست از گریه بر نمی دارد، خوشبختانه روش های دیگری نیز وجود دارد که می تواند به آرام کردن او کمک کند.

۱-بچه را بلند کرده و در حالیکه روی شانه گذاشته اید، تکان دهید یا راه بروید.

این کار در حقیقت ترکیبی از تماس جسمانی، وضعیت عمودی و حرکت را تامین می کند که منجر به آرام شدن بچه خواهد شد.

۲-بچه را قنداق کنید. قنداق کردن می تواند حسی از امنیت و گرم شدن را به نوزادان بدهد.

البته یادتان باشد که سر و صورت نوزاد نباید پوشانده شود تا بتواند راحت نفس بکشد ، اگر کودک شما راحت است که دست هایش آزاد باشد ، زمان قنداق کردن، دست های او را آزاد بگذارید ؛ زمانی که یاد گرفت بچرخد و روی شکم دراز بکشد، دیگر او را قنداق نکنید ، زیرا احساس ناراحتی می کند.

۳-از یک پستانک شیرین شده با محلول آب قند استفاده کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما مکیدن منجر به کنترل سطح برانگیختگی می شود، درد را تسکین می دهد و کودک را آرام می کند.

۴-به آرامی صحبت کنید یا صدای موزون در بیاورید.

این نوع صداهای یکنواخت، مداوم و موزون مانند صدای تیک تیک ساعت از صداهای متناوب موثرتر نیز هستند.

می توانید از صداهای آرام مانند صداهای درون رحم نیز تقلید کنید.

کودک به این گونه صداها عادت دارد و با شنیدن آن ها احساس امنیت و آرامش خواهد کرد.

بعضی از کودکان با شنیدن صداهای چند بسامدی مانند صدای جارو برقی و هواکش نیز آرام می شوند.

۵-بچه را برای رانندگی کوتاه مدت به بیرون ببرید و یا او را در گهواره تکان دهید.

۶-بچه را با نوازش تنه و دست و پا، با حرکاتی مداوم و آرام ماساژ دهید.

۷-می توانید چند مورد از پیشنهادهای بالا را با هم ترکیب کنید، چون تحریک چند حس از تحریک یک حس موثرتر و نتیجه بخش تر است.

۸-اگر علت گریه کودک، دردهای شکمی، معده درد و یا رفلاکس است، ضمن استفاده از دارو برای دقایقی حواس او را پرت کنید.

این کار می تواند از طریق یک عروسک، اسباب بازی جالب، شکلک درآوردن و یا آواز خواندن اتفاق بیفتد.

۹-اگر هیچ یک از روش های فوق فایده ای نداشت، اجازه دهید او برای دقایقی گریه کند.

گاهی اوقات کودک به قرار گرفتن روی تخت به خوبی جواب می دهد و بعد از دقایقی به خواب می رود.

تولد دندان ها و گریه نوزاد

در فاصله ی ۴ تا ۷ ماهگی، جوانه زدن دندان ها می تواند برای نوزاد به منزله ی دردناک ترین چیزی باشد که در طی عمر کوتاهش دیده است.

جوانه زدن هر دندان می تواند فریاد نوزادتان را به هوا ببرد و ساکت کردنش را سخت کند.

بنابراین لازم است این مورد را نیز

با لمس لثه ی نوزاد بررسی کنید و اگر جوانه های سختی را دیدید که از لثه بیرون زده اند، بدانید که علت گریه نوزادان، تولد دندان هاست.

منبع : دلایل اصلی گریه نوزادان| ۹ روش خانگی برای آرام کردن نوزادان

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 332
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 460
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1908
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5434
  • بازدید ماه : 8462
  • بازدید سال : 270297
  • بازدید کلی : 3163935
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی