loading...

هلنا عباسی

بازدید : 77
يکشنبه 23 بهمن 1401 زمان : 21:53

قبل از فکر کردن در مورد اختلالات هیجانی کودک، بهتر است از خود بپرسید: کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟ آیا هیچ گاه به شدت احساس نگرانی یا ناراحتی شدید هیجانی نکرده ام؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است!

همه ما این قبیل هیجان ها را تجربه کرده ایم و این تجربه ها به تنهایی دلیل کافی برای دادن این حکم نیست که نابهنجاری یا نقص در شخصیت و منش وجود دارد. کودکان نیز ترس و اضطراب-همان چالش های هیجانی طبیعی- دارند و این ترس و اضطراب تنها زمانی که شدید، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتی از اختلال روانشناختی است.

طی پنجاه سال گذشته، یافته های پژوهشی همگی نشان میدهند که ترس و اضطراب در کودکی امری معمول و شایع است (جرسیلد و هولمز، ۱۹۳۵، لاپاس ومونک، ۱۹۵۸، مک فارلن، آلن و هانزیک، ۱۹۵۴، اولندایک و کینگ، ۱۹۹۱، به نقل از کندال، ۱۳۸۹). تحقیقات قدیمی تر مثل تحقیق جرسیلد و هولمز (۱۹۳۵) شیوع ترس و اضطراب را به خوبی اثبات کرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند که ممکن است کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۳، نوعی ترس شدید با نگرانی جدی تجربه کنند. به نظر می رسد پیچیدگی های ترس کودکان با رسیدن به ۸ سالگی که همراه تحول شناختی کودک و افزایش توانایی او برای استدلال و توسعه پیام های منفی ممکن و نتایج در اینده می باشد افزایش می یابد. هم چنین منابع اولیه ترس و اضطراب با مراحل تحولی در زندگی تغییر می یابد. باید توجه داشت همراه با تحول میزان ترس های گزارش شده کودکان کاسته می شود و کانون ترس تغییر می یابد.

همراه با جریان رشد نوع ترس ها نیز تغییر می کند، یعنی در سنین متفاوت ترس های متفاوتی مطرح می شود. مثلا کودکان ۸ ماهه تا ۲ساله از جداشدن از مراقبان خود می ترسند، اما این ترس بین ۱ تا ۲ سالگی کاهش می یابد. بین ۲ تا ۴ سالگی از شدت دلبستگی کاسته می شود وترس های دیگری مانند ترس از حیوانات وتاریکی ظاهر می شود. بین ۴ تا ۶ سالگی، قدرت تصور و تصویرسازی کودک رشد می کند و تصویرهایی از ارواح، هیولاهای نیمه انسان-نیمه حیوان و صداهای غیرقابل توضیح در شب را می سازد. بعد از۶ سالگی کودک احتمالا بیشتر از آسیب، مرگ یا بلایای طبیعی می ترسد. هم نوجوانان سفیدپوست و هم نوجوانان آمریکایی آفریقایی تبار ترس هایی مشابه درباره صدمه دیدن خود یا دیگران ابراز می کنند، کودک با نزدیک شدن به دوران نوجوانی،ممکن است از پذیرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.

جدول: ترس ها و اضطراب های مرتبط با سطوح سنی مختلف در کودکان

سن کانون ترس یا اضطراب
۰-۶ ماهگی عدم حمایت، صدای بلند، محرک های حسی شدید
۶-۹ ماهگی غریبه ها، محرک های ناگهانی یا غیر قابل انتظار (مثل صداها)
۱ سالگی جدایی از فردی که از کودک مراقب می کند، آسیب دیدن، توالت رفتن و غریبه ها
۳ سالگی حیوانات، ماسک ها، تنها ماندن، جدایی از والدین
۴ سالگی تاریکی، حیوانات و سر و صدا
۵ سالگی حیوانات، افراد بد، تاریکی و جدایی از والدین
۶ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، صدمات جسمی، رعد و برق و تندر، جدایی از والدین (برای مثال هنگام رفتن به مدرسه)
۷-۸ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، (مثلا انهایی که در کتاب ها و فیلم ها هستند) وقایع غیر عادی موجود در رسانه ها و فیلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاری و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسیب ها.

منبع: آلن دیک، ۱۹۸۳

محیط اجتماعی در پهنه زندگی چالش های متفاوتی را پیش روی ما می گذارد که مستلزم رشد مهارت ها، باورها یا احساسات جدید است. طی دوران کودکی ترس ها و اضطراب ها این قبیل چالش ها را به وجود می آورند. کودکان با فراگیری روش های مقابله با موقعیت های اضطراب زا و ترس آور این دوران، نحوه کنار آمدن با ترس ها و اضطراب های زندگی آتی را می آموزند. برای مثال اذعان به ترس، رویارویی و سپس مقابله با آن، و در نهایت نترسیدن در واقع توالی رشد کودک است تا در آینده برای مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.

منبع : کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟

بازدید : 63
يکشنبه 23 بهمن 1401 زمان : 21:52

خیانت مردان در دوران بارداری

یکی از شیرین ترین دوره های زندگی برای هر زنی بارداری می باشد که زنان آن را تجربه می کنند، معمولا زنان در این دوران به فکر خرید لباس برای کودک و لباس حاملگی بوده و تمام ذهن شان متمرکز بر روی نوزاد می باشد.

اما زنانی هستند که در دوره بارداری خیانت همسرشان را تجربه کرده اند به همین دلیل دوران بارداری برای آن سخت وتلخ می شود.

بر اساس تحقیقات انجام شده ده درصد از مردان در دوران حاملگی به دلایل مختلف خیانت می کنند، یعنی از هر ۱۰نفر یک نفر خیانت می کند که این موضوع بسیار نگران کننده می باشد و بر روی سلامت جنین و مادر تاثیرات منفی می گذارد.

در این مقاله توضیحاتی در مورد این که چرا مردان در دوران بارداری خیانت می کنند، علت وقوع این خیانت و طرز مواجهه و جلوگیری از آن بیان شده است.

خیانت مردان در دوران بارداری و ارتباط بین زوجین

در بارداری تغییرات بسیاری بر روی زن و مرد به وجود می آید که برخی از آن ها شیرین و برخی تلخ می باشد و در این حالت فشار بسیاری بر روی روان فرد به وجود می آید.

در بعضی از مواقع بارداری باعث می شود تا رابطه بهتری بین زوجین به وجود آید و در برخی از مواقع فشار های ناشی از بارداری باعث می شود تا منجر به خیانت مردان در دوران بارداری شود.

خیانت فقط به معنی برقراری رابطه جنسی با فرد دیگر نمی باشد و در بعضی موارد ممکن است فرد از نظر عاطفی دچار کمبود شود و از نظر عاطفی به فرد دیگری ابراز علاقه و محبت کند و تعهد خود را زیر پا بگذارد.

در دوران پر فشار و تنش بارداری مردان به دلایل مختلفی به زنان خود خیانت می کنند و حتی مردانی که با خیانت مخالف هستند و به زندگی شان متعهد بوده اند نیز ممکن است در این دوره در دام خیانت بیفتند.

به همین دلیل شرایط در دوران بارداری سخت تر می شود و گاهی اوقات خطرات طولانی مدت و پایداری برای جنین و مادر به وجود می آید.

زمانی که مرد درگیر خیانت می شود ممکن است دیر به خانه بیاید، کمتر به همسرش توجه کند و برای نزدیکی به همسرش بهانه های مختلفی بیاورد.

در دوران بارداری ممکن است فرد دچار تغییراتی شود و یا به خاطر مشکلاتی که قبل از بارداری در بین زوجین وجود داشته است ارتباط بین آن ها کمرنگ تر شود این امر می تواند منجر به خیانت در دوران حاملگی شود و باعث می شود فرصتی به وجود آید که مرد به زن خیانت کند.

دلایل خیانت مردان در دوران بارداری

همان طورکه بیان شده است دوران بارداری بسیار پر تنش و پرفشار می باشد و زوجین در آن دوران، استرس و اضطراب بسیاری را تجربه می کنند.

در بعضی از مواقع این فشار باعث می شود تا خیانت مردان در دوران بارداری صورت گیرد و زندگی زناشویی و دوران بارداری زنان با خطراتی رو به رو شود.

در این مقاله برخی از دلایلی که باعث می شود مردان در دوران بارداری خیانت کنند را مورد بررسی قرار می دهیم.

  1. علاقه کمتر زنان به رابطه جنسی

زنان در دوران بارداری ممکن است به دلایل مختلفی مانند فشار، نگرانی بابت سلامتی فرزند ، هورمون ها و نگرانی از آسیب رابطه جنسی به جنین رغبتی به رابطه جنسی نداشته باشند و تمایل خود را از رابطه جنسی از دست بدهند در این صورت بر روی مرد فشار جنسی و ذهنی بسیاری وارد می شود و ممکن است باعث خیانت در دوران بارداری شوند.

  1. احساس عدم جذابیت زن

در دوران بارداری زنان از نظر جسمی تغییراتی در شکل اندام و فرم بدن آن ها به وجود می آید و به همین دلیل زنان احساس عدم جذابیت کرده و اعتماد به نفس آن ها کاهش می یابد. به همین دلیل از برقرار کردن رابطه جنسی با مرد شان دوری می کنند و مردان به خاطر کاهش رابطه جنسی ممکن است خیانت کنند و در زندگی زناشویی آن ها مشکلاتی ایجاد شود.

اما زنان باید بدانند که مردان در دوران بارداری بیشتر جذب بدن زن شان می شوند و اندام زن باردار برای آن ها جذاب تر از اندام گذشته اش می باشد.

  1. استرس و فشار روانی مرد

بارداری برای هر یک از زوجین تغییر بزرگی در زندگی ایجاد می کند زیرا باعث می شود مسئولیت آن ها در زندگی افزایش یابد و استرس و فشار زیادی بر زوجین وارد شود، به همین دلیل مردان برای آن که استرس خود را کاهش دهند، از محیط بارداری دور شده و دست به خیانت می زنند.

  1. حسادت مرد

در طول دوران حاملگی، اطرافیان، خانواده و دوستان به زن توجه بیشتری دارند و بر روی او تمرکز می کنند، این رفتار باعث می شود تا حسادت مرد بر انگیخته شود و احساس کمبود توجه و محبت کند، در این صورت برای جبران کمبود توجه دست به خیانت می زند.

  1. مشکلات زناشویی درگذشته

گاهی زوجین قبل از بارداری مشکلاتی داشته اند. این امر در زمان بارداری فشارها و مشکلات آن ها بیشتر می کند و به همین دلیل مرد برای فرار از مشکلات دست به خیانت می زند.

  1. ترس از آسیب جنین

گاهی مردان می ترسند که اگر با همسرشان رابطه جنسی در دوران بارداری برقرار کنند ممکن است به فرزندشان آسیب برسانند و به همین دلیل رغبتی برای انجام رابطه با همسرشان را ندارند و ممکن است به سراغ خیانت بروند.

این در حالی است که اگر رابطه جنسی به درستی انجام شود در حین بارداری به کودک آسیبی وارد نمی شود. تنها کافی است که اطلاعات کافی در مورد این موضوع را به دست بیاورید.

عوامل دیگری مانند عصبانیت در بارداری ، تغییرات هورمونی و غیره در زنان منجر به خیانت در این دوره می شود.

منبع : خیانت مردان در دوران بارداری

بازدید : 52
شنبه 15 بهمن 1401 زمان : 19:33

اکثر مردم فکر می کنند که یک حافظه عالی وجود دارد، یعنی همه چیز را می توان به یاد داشته باشند و فراموشکاری را یک اختلال روانی خطرناک می دانند و این افراد نیاز به درمان فراموشی دارند.

اما در دنیای شلوغ امروز که هر روز چیزی تازه ای اتفاق می افتد ، شاید فراموش کردن حتی مفید هم باشد.

دو متخصص مغز و اعصاب که مقاله خود را در مجله Neuron منتشر کرده اند نیز نظر مشابهی دارند.

بلیک ریچارد، استاد دانشگاه تورنتو، می گوید که حافظه انسان نباید مانند یک دوربین عمل کند و همه چیز را ضبط کند.

بلکه فقط یک سری قوانین است که به ما کمک می کند تصمیم بگیریم.

بنابراین، منطقی است که برخی از اطلاعات غیر قابل دسترس از ذهن پاک شوند.

و آن هایی که گمراه کننده هستند نیز به بیرون ذهن منتقل می شوند.

با این حال، ما هنوز به اندازه کافی محدودیت هایی برای فهمیدن چگونگی کارکرد ذهن و بدن انسان و ذخیره سازی اطلاعات داریم.

جالب توجه است که مغز انرژی و داده ها را مصرف می کند تا اطلاعات زیادی را فراموش کند.

مانند یک رایانه ای که یک پرونده را در فایل دیگری با همان نام فایل می نویسد آن را بازنویسی می کند، ذهن و مغز هم همان عملکرد را دارند.

اطلاعات توسط نورون های جدید یا نورون های بزرگتر بازنویسی می شود، یا ارتباط بین نورون ها کاهش می یابد.

اما ما به خوبی می دانیم که ظرفیت مغز انسان به مراتب فراتر از آن چیزی است که ما در زندگی خود از ان استفاده می کنیم.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی اثبات شد و بدون عوارض است.

پس چرا مغز از فضای باقیمانده خود برای ذخیره داده ها استفاده نمی کند؟

  • اول از همه، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا کارهای زیادی انجام دهیم.
  • دوم، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا یک موضوع خاص را به چند زیر موضوع تبدیل کنیم.

در نهایت، ریچاردز می گوید ما اغلب فکر می کنیم که داشتن حافظه قوی خوب است، اما مغز همه چیز را انجام می دهد که از لحاظ تکاملی برای بقای ما ضروری است.

در مورد حافظه، نیز این مورد صادق است، و مغز در صورت نیاز، حافظه را تنظیم می کند.

بنابراین فراموش کردن بسیاری از اطلاعات احتمالا اشکال مغز شما نیست، این یک ویژگی تکاملی است.

فراموشکاری و سن

فراموشکاری دارای حالت های مختلف است و در افراد مختلف به صورت های مختلف رخ می دهد.

به عنوان مثال، شما تعداد زیادی از افراد جدید را در یک مهمانی عروسی ملاقات خواهید کرد.

در اینجا انتظار نمی رود که نام همه آنها را به یاد داشته باشید و نام این مشکل فراموشی نیست.

اما اگر روز گذشته شما یک قرار ملاقات مهم داشته اید و اکنون نام فردی را که با او دیدار کرده اید به یاد نمی آورید این یعنی فراموشکاری.

البته، آنقدر مهم نیست که فکر می کنید و این فقط یک عارضه از سن است.

اما اگر چیزی مانند دیروز نداشته باشید، باید به طور جدی در مورد خودتان نگران باشید.

معمولا در افراد سالخورده این اتفاق به روش خاصی ظهور می کند.

به عنوان مثال، آنها جزئیات اتفاقی گذشته را به یاد می آورند، اما آنها در مورد مکان هایی که چند ساعت پیش با اتومبیل خود رفته اند فراموش کار می شوند.

این مشکل در سن هفتاد سالگی و بیشتر طبیعی است، به ندرت به علت شروع بیماری مانند آلزایمر است.

مغز افراد سالخورده به تدریج افول می یابد و با کاهش توانایی های حافظه، خلاقیت در مغز آنها کم می شود.

منبع : آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

بازدید : 73
شنبه 15 بهمن 1401 زمان : 19:31

لجبازی کودکان، واکنش نامطلوبی است که کودکان نسبت به محیط ، شرایط و رفتار والدین از خود نشان می دهند. والدین پیش از تصمیم به بچه دار شدن باید رفتارها و مهارت های تربیت فرزند را بیاموزند تا از بروز ناهنجاری های رفتاری مانند لجبازی در کودکان پیشگیری شود. لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست. برخی اوقات از والدین می‌شنویم که «این بچه نیم وجبی داره تو روی من می‌ایسته»
این ایستادگی در مقابل والدین نیست و تا شش یا هفت سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد می‌شود. تقریبا همه کودکان به درجاتی متفاوت، منفی کاری را از خود بروز می‌دهند.

در مورد لجبازی کودکان بیشتر بخوانید: روش های مقابله با لجبازی کودک و نوجوان
معمولا لجبازی یا منفی کاری از دو سالگی شروع، در حدود سه تا چهار سالگی به اوج می‌رسد و در حدود شش سالگی کاهش پیدا می‌کند.
نکته مهم این است که بچه‌ها از دو تا سه سالگی می‌خواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین لجبازی می‌نامند.
والدین و مربیانی که اعمال اراده کودک را به عنوان لجبازی تلقی نکرده بلکه آن را به عنوان تلاش طبیعی و سالم برای پرورش استقلال می‌دانند، می‌توانند به کودکان یاد دهند به خودشان نظم بدهند و در واقع افزایش رفتار خود انضباطی را در کودکان پرورش دهند.
به‌گونه‌ای که کودکان در پیدایش احساس کفایت و شایستگی در خود سهیم شوند و از تضاد‌ها و کشمکش‌ها پرهیز ‌کنند. بنابراین در این دوره واکنش های سخت و حساسیت های بی مورد از خود نشان ندهید. ما باید نظم را همراه با عشق و محبت به بچه‌ها آموزش بدهیم تا آن را بپذیرند.
در حالی که زمانی که دستور می‌دهیم مثل فرمان‌های ارتشی آن‌ها با ما مقابله می‌کنند و به اصطلاح لجبازی می‌کنند.

برخی از پیشنهادی به منظور کاستن از منفی‌کاری کودکان به شرح زیر است:

۱. نرمش و انعطاف داشته باشید.
این مرحله از رشد کودک را به خوبی بشناسید و جزو نیازهای رفتاری او بدانید.

۲. امنیت با قاعده ایجاد کنید.
والدین در این مرحله باید نقش فانوس دریایی را داشته باشند.
راهنمای فرزندان باشند ولی در عین حال محدودیت برای خود قائل باشند.
تکیه‌گاه امنی برای کودک باشند و از دور نور هدایت‌گرانه به آن‌ها ببخشند اما محدوده فعالیت کودک را از او نگیرند و از دور مراقب او باشند.
به آن‌ها اجازه دهند محیط اطراف را کشف کنند و مانع خلاقیت آن‌ها نباشند.

مطالب مرتبط با لجبازی کودکان: لجبازی فرزندان و مهارت های ارتباطی خانواده

۳. خانه را برای فرزندان امن جالب و دوستانه درست کنید.
فضای خانه باید به‌گونه‌ای باشد که مجبور نباشید مرتب به او تذکر بدهید.

۴. از تنبیه پرهیز کنید.
تنبیه کلامی چشم غره، تحقیر کردن، تهدید کردن یا کتک زدن و امثال این‌هاست که همگی نتیجه معکوس می‌دهد.
اثرات سو این‌گونه رفتار به قدری در کودکان شدید است که ممکن است آثارش تا بزرگسالی هم مشاهده شود.

۵.به کودکان حق انتخاب بدهید.
وقتی کودکان یاد بگیرند که حق رای داشته باشند در زمان نوجوانی از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشگیری خواهند کرد.

۶. قاطعیت داشته باشید.
در اعمال قوانین ضروری و مرزهایی که برای کودکان خطرناک است استوار باشید.

منبع : لجبازی در کودکان

بازدید : 53
يکشنبه 9 بهمن 1401 زمان : 18:20

کم شدن امیال جنسی یک نوع اختلال عملکرد جنسی است.

هیچ کس آن را دوست ندارد.

این مشکل می تواند در یک نقطه در زندگی مردم و در هر دو جنس مرد و زن رخ دهد.

تعدادی از عوامل فیزیکی و روانشناختی در حل این مشکل موثر هستند که به عنوان مهمترین آنها اشاره شده است.

اضطراب و کاهش میل جنسی

ممکن است برخی در طول اضطراب بتوانند کارهای زیادی انجام دهد، اما شکی در مورد کاهش رابطه جنسی وجود ندارد.

استرس شغلی، مشکلات مالی، مراقبت از بیمار و از اعضای خانواده و سایر عوامل استرس زا، میل جنسی را کاهش می دهد.

برای کنترل اضطراب، شما باید تکنیک کنترل اضطراب را یاد بگیرید یا از مشاوره جنسی مفید استفاده کنید.

مشکلات ارتباطی و کاهش میل جنسی

مشکلات ارتباطی حل نشده بین همسران یکی از عوامل مرگ و کاهش میل جنسی است.

در خصوص زنان، احساسات صمیمیت عامل مهمی در رابطه جنسی هستند.

اما بحث و گفتگو، ارتباط ضعیف، خیانت، بی اعتمادی و سایر مسائل که صمیمیت را مختل می کنند، می توانند منجر به کاهش میل جنسی شوند.

مصرف الکل و کاهش میل جنسی

افرادی که نوشیدنی های الکلی را می خورند در داشتن رابطه جنسی نا موفق ترند.

بعضی از مردم معتقدند که نوشیدنی های الکلی تمایل جنسی را زیاد می کند، اما الکل تأثیر منفی بر پاسخ آنها دارد و نمی تواند رابطه خوبی با خود و همسرش داشته باشد.

الکل همچنین رگهای خونی و اعصاب درگیر در نعوظ را تضعیف می کند.

محرومیت از خواب و کاهش میل جنسی

بعضی از مردم به علت کمبود خواب با از دست دادن میل جنسی دست به گریبان هستند.

آنها خیلی سخت به خواب می روند.

گاهی اوقات بی خوابی یا آپنه خواب باعث می شود فرد احساس خستگی مضاعف کند و این میل جنسی را نیز از بین می برد.

نگهداری کودک و از دست دادن میل جنسی

نگه داشتن یک کودک جوان یکی از دلایلی است که فرد میل جنسی اش را از دست بدهد.

البته خود تنظیمی مشکلی نیست.

در واقع، عدم داشتن وقت برای مراقبت از یک کودک، تا حدودی از صمیمیت رابطه کاهش می دهد و به تدریج باعث کاهش میل جنسی می شود.

بنابراین، مردان و زنان گاهی اوقات برای مراقبت از فرزند یا بچه های کوچک خود، به کمک کسی دیگر و همکاری با یکدیگر نیاز دارند.

منبع : چرا میل جنسی کم می شود؟ راهکارها بدون دارو

بازدید : 82
يکشنبه 9 بهمن 1401 زمان : 18:19

تربیت کودک یک ساله، روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی، لجبازی کودک یک ساله، بازی با کودک یک ساله، همزمان با افزایش سن کودک به قدری سریع رشد می کند که به سختی متوجه تغییرات وی می شوید.

تماشای رشد و پرورش کودک و نیز دیدن اینکه شخصیت کودک در حال پدیدار شدن است بسیار دلچسب است و این که شما بخواهید در این روند به او کمک کنید بسیار طبیعی است، این مقاله با ذکر نکات روانشناسی کودک یک ساله به شما کمک می کند.

ولی آیا می دانید کودک اکنون باید قادر به انجام چه کارهایی باشد و شما چگونه می توانید به او کمک کنید؟

روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی

در واقع قبل از اینکه کودک اولین کلمه را بگوید، با استفاده از لبخند، نگاه کردن، حرکات و صداها مکالمه با شما را شروع کرده است.

کودکان به میزان متفاوتی رشد می کنند، اما اغلب قادرند امور مشخصی را در سنی مشخص انجام دهند.

در ادامه این مقاله برخی نقاط عطف رشدی آورده شده اند. به یاد داشته باشید که این فقط یک راهنما می باشد.

اگر هر گونه سوالی در مورد رشد کودک خود دارید، از متخصص کودک خود بپرسید.

مخصوصا در زمانی که یک تاخیر رشدی وجود دارد مداخله اولیه می تواند یک تفاوت اساسی را ایجاد کند.

توانایی کودک یک ساله نی نی سایت

  • به دنبال منبع صدا بروند و می توانند تشخیص دهند صدا از کجا می آید.
  • زمانی که صدایشان می زنید به شما پاسخ دهند.
  • زمانی که به جایی اشاره می کنید و می گویید “اینو ببین ….” نگاه می کنند.
  • سخن نامفهوم با تن خاص دارند (وقتی در قالب جمله صحبت می کنند، صدا کوتاه و بلند می شود).
  • زمانی که با آنها صحبت می کنید صبر می کنند و به آنچه می گویید توجه کرده حتی سعی می کنند با کلام نامفهوم خود پاسخ دهند.
  • ماما برای اشاره به مادر و بابا را برای اشاره به پدر استفاده می کنند.
  • حداقل یک کلمه را می توانند بگویند.
  • به اشیایی که می خواهند اما در دسترس ان ها نیست اشاره کرده و با صدا اشاره میگویند که می خواهند.

رشد عاطفی و اجتماعی

  • کودک نوپا شما اکنون می فهمد که او فردی کاملا جدا از شما است. این ممکن است به این معنی باشد که آن ها نگران هستند که ترک شوند.
  • اکنون کودک شما می داند که یک فرد مستقل است، آن ها شروع به درک این موضوع کرده اند که می توانند “مالک” چیزها باشند.
  • اگرچه آنها احتمالاً کلمات زیادی را می دانند، اما در این سن هنوز نمی توانند مفاهیم انتزاعی را درک کنند.
  • پدر و مادر یک کودک ۱۸ ماهه ممکن است از نظر جسمی و روحی سخته و عصبی باند.
  • کودک نوپا کنجکاو و پرانرژی خواهد بود، اما هنوز به توجه بزرگسالان نیاز دارد، و شما برای اطمینان خاطر او باید حضور داشته باشید.
  • روانشناسی کودک یک ساله از بازی با بزرگسال لذت می برند و عاشق بازی های تکراری هستند.
  • علاوه بر این آن ها به کودکان دیگر علاقه نشان می دهند اما معمولا به تنهایی بازی می کنند. از آن ها انتظار نداشته باشید وسایل خود را به اشتراک بگذارد. در این سن، کودکان نوپا اشتراک گذاری را درک نمی کنند.
  • کودک نوپا از اعمال و بازی ها تقلید می کند، مانند صحبت کردن با تلفن اسباب بازی.
  • آن ها ممکن است در لباس پوشیدن همکاری بیشتری داشته باشند زیرا می خواهند از بزرگسالان تقلید کنند.
  • با این حال، از آنجایی که کودک نوپای شما می‌خواهد «کار را درست انجام دهد»، اگر نتواند آن را انجام دهد، ناامید می شود.
  • کودک نوپای شما به تدریج در تغذیه خود بهتر می شود، اما ممکن است در مورد آنچه می خورد، انتخابی باشد.

رشد فیزیکی| قد و وزن کودک یک ساله

افزایش سریع حرکت کودک نوپای شما به این معنی است که احتمالاً مجبور خواهید بود خانه خود را دوباره سازماندهی کنید.

در پانزده ماهگی، دختر به طور متوسط حدود ۲۳ پوند (۱۰.۵ کیلوگرم) وزن و تقریباً ۳۰.۵ اینچ (۷۷ سانتی متر) قد دارد. وزن پسر متوسط حدود ۲۴.۵ پوند (۱۱ کیلوگرم) و قد ۳۱ اینچ (۷۸ سانتی متر) است .

  • سعی کنید استفاده از کلمات منفی مانند “نه” و “نباید” را محدود کنید، زیرا آن ها تأثیر قدرتمندی بر دیدگاه کودک نوپای شما نسبت به خود و جهان خواهند داشت. شما می خواهید تصویری مثبت از دنیایی ترسیم کنید که در آن بسیاری از چیزها ممکن است،
  • زمانی که نیاز دارید رفتار آن ها را هدایت کنید، سعی کنید جایگزین هایی را پیشنهاد کنید و خطرات را تا جایی که می توانید ساده تر توضیح دهید.

رشد زبان و گفتار

  • در حالی که تعداد کلماتی که آن ها می دانند در طول این سال در حال افزایش است، آن ها بسیار ناامید خواهند شد زیرا نمی توانند آنقدر که می خواهند صحبت کنند.
  • با آن ها زیاد صحبت کنید و چیزهایی را که با هم می بینید به زبان ساده توصیف کنید، مانند «به اتوبوس بزرگ نگاه کنید».
  • گفتار کودک نوپا شما از حدود ۵ تا ۲۰ کلمه در ۱۸ ماهگی به ۱۵۰ تا ۳۰۰ کلمه در ۲ سال افزایش می یابد. آن ها می توانند حتی کلمات بیشتری را درک کنند.
  • تا ۲ سالگی، کودک نوپای شما می‌تواند بیشتر خواسته‌هایش را با کلماتی مانند «بیرون»، «شیر» یا «بیسکویت» به شما بگوید، حتی اگر همیشه آن ها را به درستی نگوید.
  • روانشناسی کودک یک ساله نشان می دهد که، جملات کودک نوپای شما به مرور طولانی تر و دقیق تر می شود.

روانشناسی کودک یک ساله

روانشناسی کودک یک ساله تا دو سال

  • دستورات ساده را دنبال کنند، اول باید جملات به همراه حرکات بدن باشند، بعد از آن کلمات دستوری را به تنهایی می فهمند.
  • زمانی که از آنها بخواهید، اشیا را از اتاق دیگر می آورند.
  • اشاره به اندام های بدن، زمانی که آنها را اسم می برید.
  • به رویداد ها و یا اشیای جالب اشاره می کنند تا شما هم به آنها نگاه کنید.
  • اشیا یا چیزهایی که به نظرشان جالب می آیند نزد شما می آورند تا شما هم ببینید.
  • به اشیا اشاره می کنند تا شما نام آنها را بگویید.
  • اسم تصاویر یا اشیایی را که به آنها نشان می دهید می گویند.
  • وانمود کردن، نقش بازی و تقلید را دوست دارند (برای مثال ژست آشپزی کردن را می گیرند و وانمود می کنند که دارند غذا را هم می زنند).
  • حرکات و ژست های نقش را در بازی با شما یا با عروسک و حیوان مورد علاقه اش استفاده می کند.
  • حدود سن یک و نیم تا دو سالگی، تقریبا هفته ای یک کلمه را یاد می گیرند.
در سن دو سالگی یا ۲۲ ماهگی اکثر کودکان می توانند:
  • بسیاری از اشیا و اعضای بدن را نام ببرند.
  • روانشناسی کودک یک ساله کمک می کند تا کودک تصاویر داخل کتاب ها را بشناسند.
  • دستورات تک مرحله ای را بدون زبان بدن دنبال کنند، مثلا “لیوانت رو روی میز بگذار”.
  • قادرند ۵۰ تا ۱۰۰ کلمه را بگویند.
  • می توانند چندین جمله دو کلمه ای بگویند مثلا “بابا رفت، عروسک منه، به به بده”.
  • دیگران اکثر اوقات منظور آنها را می فهمند.

تحریک پذیری ذهنی کودک در یک سالگی

کودک در یک سالگی تحرک بیشتری نسبت به چند ماه پیش خواهد داشت. اگر هنوز توانایی راه رفتن نداشته باشد، می تواند بر روی قسمت تحتانی بدنش به اطراف بچرخد و تغییر جهت دهد.

احتمال زیادی دارد که کودک بتواند در این دوره سنی بدون اینکه به زمین بخورد، بایستد و بنشیند.

راه پله ها برای او بسیار جذاب خواهد بود. کودک تا قبل از اینکه بتواند مفهوم خطر را درک کند نیازمند مراقبت مستمر است.

او برای برداشتن و نگه داشتن اشیاء از هر دو دست خود استفاده می کند و حتی ممکن است نشان دهد استفاده از یکی از دست ها برای او راحت تر است ولی با این وجود تا مدت زمان زیادی نمی‌توان تشخیص داد که کودک راست دست یا چپ دست است.

او از دستانش مثل یک گازانبر برای چنگ زدن و برداشتن اشیاء کوچک استفاده می کند و آنها را درون جعبه قرار می دهد.کودک می تواند با چنگ زدن به کمک سه انگشت اصلی اشیاء را نگه داشته و به هم بزند.

ممکن است در این سن ممکن است متوجه این موضوع شده باشید ( و یا نشده باشید) که کودک در می یابد پرتاب کردن اسباب بازی ها سرگرم کننده است.

احتمالا در این سن قدرت بینایی کودک به خوبی قدرت بینایی شماست. او مدت زمان زیادی را به تماشای محیط پیرامونش اختصاص می دهد.

روانشناسی کودک یک ساله نشان می دهد که مردم، حیوانات و حرکت اشیاء به طور ویژه برایش جذاب خواهد بود.

افراد آشنا را تشخیص می دهد و به سمت کسی که اسم او را صدا بزند می چرخد. او می‌تواند به جستجوی اشیاء گمشده بپردازد و در ک کند وقتی شی ای از دید او خارج می شود لزوما به این معنا نیست که دیگر وجود ندارد.

بازی با کودک یک ساله

  1. روزانه برای او کتاب بخوانید. اگرچه ممکن است برای این فعالیت خیلی کوچک به نظر بیایید، اما او دوست دارد صدای شما را بشنود. با استفاده از صداهای مختلف برای شخصیت ها و اغراق کردن لحن خود، داستان بگویید.
  2. با هم اشیا خانه را نام ببرید و رنگ آن ها را بگویید. این کار علاوه بر اینکه کنجکاوی کودک را تحریک می کند باعث می شود کلمات جدید را نیز یاد بگیرد.
  3. او را تشویق کنید تا چیزهای جدید را کشف و امتحان کند.
  4. رشد زبان او را تقویت کنید، با او حرف بزنید و به او گوش دهید.
  5. استقلال او را تشویق کنید و به او اجازه دهید که خودش لباس بپوشد.
  6. رفتارهای مثبت او را حتما تشویق کنید.
  7. به دنبال اسباب‌بازی‌هایی باشید که رنگ‌های زیادی دارند و صدا ایجاد می‌کنند تا بتوانند به نوعی با آن‌ها تعامل داشته باشند، حتی ممکن است به یک لباس علاقه داشته باشند، تا جایی که بخواهند همیشه آن را بپوشند. برخی از کودکان نسبت به وسایل خانه کاملاً غیرعادی، به ویژه آن هایی که از پارچه های نرم ساخته شده اند، علاقه عمیقی پیدا می کنند. همه اینها بخشی از کودک بودن است، بنابراین بسیاری از چیزهایی که فکر می کنید باید نگران آن باشید، واقعاً مهم نیستند.
  8. بازی های آبی. وان را پر کنید و به او بیاموزید که بازی با آب چقدر لذت بخش است . همانطور که او رشد می کند، می توانید چند بازی آبی نیز انجام دهید که در آن ها تفاوت دمای عنصر مایع و یخ را درک کند.
  9. سایه بازی. یکی دیگر از وسایل بازی آن ها بین ۰ تا ۶ ماهگی سایه ها است. برای آن ها مشخص است که سایه یک عنصر جادویی است که حرکت خاص خود را دارد. سعی کنید با دستان خود چند فیگور ساده درست کنید و سایه آن را تماشا کنید.
  10. رقص. موسیقی به نوزادان آرامش می دهد و با تکان دادن و رقص تعادل و هماهنگی آن ها بهبود می یابد. او را در آغوش خود بگیرید و با او برقصید و اندام هایش را با ریتم حرکت دهید. علاوه بر این، موسیقی برشنوایی و زبان کار می شود زیرا کم کم سعی می کند صداها را تقلید کنند.
  11. بازی در فضای باز به آن ها این فرصت را می دهد که به چشمان خود استراحت دهند. علاوه بر این، آنها را در معرض نور طبیعی قرار می دهد. منظره، نور طبیعی و قرار گرفتن در معرض هوای تازه باعث آرامش می شود و بعداً راحت تر به خواب می روند.
  12. پازل ها. پازل ها یک فعالیت عالی برای پرورش کودک باهوش می باشد و زمان استفاده از گوشی را کاهش می دهد. پازل هایی با قطعات بزرگ را انتخاب کنید تا کودک به چشمان خود فشار وارد نکند.

منبع : روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی

بازدید : 69
دوشنبه 3 بهمن 1401 زمان : 17:35

در ابتدا چند بازی به شما معرفی می شود که می توانید با کودک خود انجام دهید و جنبه تفریحی و آموزشی دارد.

بعد در این مقاله به شما آموزش داده میشود که چگونه با کودک خود بازی کنید و چه اهمیتی بر آینده فرزندتان دارد.

۱- کودکتان را به پارک ببرید.

۲- با هم دوچرخه سواری کنید.

۳- فرزندتان را به کتابخانه ی عمومی ببرید. کمکش کنید کتاب هایی که علاقه دارد را بردارد.

۴- برای کودکتان یا همراه با او بخوانید.

۵- کودکتان را به ماهی گیری ببرید.

۶- باهم شیرینی بپزید.

۷- با هم خمیر بازی بسازید و سپس از شکل دادن به آن لذت ببرید. (دستور تهیه های آسان آنلاین برای خمیر بازی وجود دارد.)

۸- او را به پیاده روی یا پارک طبیعت ببرید.

۹- او را به استخر ببرید و به او آموزش دهید که شنا کند.

۱۰- تا مدرسه با او قدم بزنید یا دوچرخه سواری کنید (اگر امن و شدنی است).

۱۱- او را به باغ وحش ببرید.

۱۲- با او منچ بازی کنید.

۱۳- مونوپلی بازی کنید.

۱۴- یه قل دو قل بازی کنید.

۱۵- اتلو بازی کنید.(بازی تخته).

۱۶- بازی های با کارت انجام دهید.

۱۷- کتاب های رنگ آمیزی را با هم رنگ کنید.

۱۸- باهم نقاشی انگشتی انجام دهید. گودال شن بسازید (جعبه ی کوچک کیتی و ماسه از فروشگاه محله می تواند مناسب باشد) و اجازه دهید کودکتان با اشیای طبیعی همچون بلوط، سنگ، برگ و غیره آنرا تزئیین کند.

۲۰- کودکانتان را در گل کاری مشارکت دهید یا به او کمک کنید گیاه آپارتمانی بکارد و از آن مراقبت کند.

۲۱- او را به فروشگاه کشاورزی ببرید و همه ی گیاهان و میوه های متفاوت را به او نشان دهید.

۲۲- در خانه با هم ساز بزنید و برقصید.

۲۳- حباب بسازید.

۲۴- کودکتان را به ساحل ببرید و قلعه شنی بسازید.

۲۵- باهم کایت به هوا بفرستید.

۲۶- به او یاد دهید با کاغذ موشک بسازد.

۲۷- کمکش کنید برای اعضای خانواده خودش کارت تولد درست کند.

۲۸- قایم باشک بازی کنید.

۲۹- لی لی بازی کنید.

۳۰- سایه بازی کنید.

۳۱- باهم ذرت بو داده درست کنید.

۳۲- چوب- خط بازی کنید.

۳۳- کودکتان را به دشت و صحرا ببرید و او را تشویق کنید طبیعت را کشف کند.

۳۴- با جوهر و خودکار بازی کنید.

۳۵- بگذارید کودکتان در آماده کردن شام «کمک» تان کند یا لباس های کثیف را کنار بگذارد (حتی اگر برای خودتان کار چندانی نداشته باشد.)

کودکان از راه بازی با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند.

بسیاری از بازی های کودکان در طول رشد آنها نقش مهمی در تجربیات ان ها ایفا می کنند.

در طول بازی، او احساسات خود را بیان می کند، او امید خود را با واقعیت هماهنگ می کند، و اضطراب و نگرانی او را برطرف می کند.

بنابراین، بسیار مهم است که با کودکان بازی کنید، که در این مقاله با مزایای منحصر به فرد آن آشنا خواهید شد.

مزایای بی نظیر بازی با کودکان

اگر مادران کودک درون شان زنده باشد در خانه ان ها خنده، خوشحالی، شوخی و بازی را برای فرزندان به ارمغان آورده و محیطی مناسب برای او فراهم می کنند.

انتقال شادی از پدران به فرزندان امکان پذیر است.

چند سال است که بچه ها وقت کافی برای بازی و شادی ندارند و اگر امروز خوشحال باشند، فرد خوشحال و موفق اند.

بازی کردن کودکان، کشف جهان، قوانین طبیعت، تفکر در مورد زندگی است.

آنها توانایی های خود را در بازی هایی که هیچ اطلاعی از آنها ندارند اندازه گیری می کنند.

فرزندی که از طرف والدین مجبور شده است به جای بازی و تحرک و شادی پشت میز نشسته باشد.

کودکانی که به جای گرفتن مداد برای نقاشی مرتب درس می خوانند، یک رشد ذهنی سالم را بین یک تا شش سالگی نخواهند داشت.

این اتفاق می افتد.

کودک دانشمند امروز یک فرد ناراحت در اینده است که احتمال پیشرفت در بسیاری از زمینه های عاطفی را از دست خواهد داد.

از آنجا که کودکان پر از انرژی هستند، آنها نیاز به تخلیه انرژی داخلی خود دارند، که تنها با بازی امکان پذیر است.

همه ما پدر و مادران مسئول فرزندان مان هستیم.

تنش بین والدین، تنشی را در کودکان ایجاد می کند و اثرات منفی و مخرب بر عملکرد مغز آنها دارد.

شاید شما نمی دانید که آنها با یادگیری احساسات خود را اصلاح می کنند.

لطفا پدران و مادرها را به اهمیت بازی با کودکان واقف کنیم.

مانند اهمیت کار برای بزرگسالان از تجربه هایی که در آینده برای کار استفاده می کنند کودکان هم از تجربه های بازی ها استفاده می کنند.

بازی با بچه ها

بازی کردن با کودکان مهم ترین عامل رشد و پیشرفت کودک است

رشد و پیشرفت کودکان

بازی خوب باعث می شود که کودکان رشد و تقویت شوند.

آنها با خوشحالی بازی می کنند و این خوشحالی باعث خلاقیت در آنها می شود و حس لذت و موفقیت در آن را ایجاد می کند.

محیط بی خطر و سالم در بازی مهم است، محیط نا امن بازی را از بین می برد.

کودک باید بدون ترس و اضطراب، بدون نیاز به نگرانی لذت ببرد، بازی کند و والدین باید در حمایت از کودکان نقش داشته باشند.

مسابقه در بازی ها نقش مخربی دارد و مشارکت، نقش سازنده ای برای کودکان، تمرین زندگی، یادگیری تمام مهارت های زندگی در بازی است.

مهم ترین عامل رشد کودکان

مهمترین عامل رشد کودکان در مدارس ابتدایی بازی است، زمانی که کودکان وارد محیطی بزرگتر از یک خانواده مانند مهد کودک می شوند، همه آموزش های لازم را می بینند.

آنها با هم می خندند، با هم بازی می کنند و شادی می کنند، با هم می خوابند و یاد می گیریند.

آنها همه فعالیت های اجتماعی که در بزرگسالی باید انجام می دهند را تنظیم می کنند و این درس ها را یک بار یاد خواهند گرفت.

دانش آموزان تنها با بازی به طور غیر مستقیم از مدرسه درس می آموزند.

در روزهای نه چندان دور، اشک، شلوار پاره پسران، لباس های گل و خاکی، سقوط، زخم ها و شکست ها همه بخشی از نگرانی روزانه والدینی بود که در مورد بچه های کوچک داشتند اما با بازی مهارت های این کودکان رشد کردند.

زندگی کامپیوتری و شایع دیگر یک راه مناسب زندگی برای کودکان نیست.

بچه ها در آن زمان ساعت ها می خوابیدند، می خندیدند، مباحثه داشتند و گروهی بازی می کردند و کتاب می خوانند، گروهی شاد اما در حال حاضر غیر فعال اند، تنهایی فرزندان ما را تهدید کرده است.

چرا فرزندان ما، مانند دوران کودکی ما، آموزش نمی بینند؟

به عنوان مثال، می توانیم در طبیعت چادر بزنیم، در هوای بارانی بیرون برویم، برف بازی کنیم، گل بازی کنیم، با شن بازی کنیم، از شاخه ها بپریم، بالا رفتن از تپه ها و کوه ها، طناب بازی کردن ، وسطی ، دزد و پلیس، باغبانی، و هزاران بازی دیگر

از آنجایی که ما در روال روزمره غرق شدیم و از شادی و هیجان فرزندانمان آگاه نبودیم و تصور می کردیم که بهترین تبلت و iPad را برای آنها فراهم می کنیم.

منبع : با کودک خود زندگی کنیم- بازی هایی که بچه ها را موفق می کند

بازدید : 72
دوشنبه 3 بهمن 1401 زمان : 17:33

کف خانه پرورش و تربیت، عشق (میان پدر و مادر) و محبت (در محیط خانه) و نوازش (بین همه) باشد.

سقف خانه نظم و انضباط و آرامش داشته باشد. انضباط یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد.

مفهوم برای انضباط قائل هستند که مهم ترینش: – به تأخیر انداختن لذت و پاداش

پذیرش مسئولیت

میل به رشد و کمال – و آزادی است. در مورد آرامش بچه باید فکر کند که اینجا تنها جایی است که وقتی می دود یا خسته می شود می تواند در آنجا راحت بخوابد. یعنی خانه باید گرم (محبت) و آرام باشد و با بکن و نکن روبرو نباشد.

چهار دیواری خانه آموزش است. یعنی وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند. در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند (والدینی که حتی فرمان خودشان را هم نمی برند) و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند! کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.فرزندان و تربیت دردنیای امروز

بنابراین پرورش، مواظبت و مراقبت از زندگی در حال رشد است. در حالیکه تعلیم آموختن علم و فن و هنر و مهارت به کودکان است. تربیت هم گرایش به سمت ارزش های مطلق اخلاقی است. با رعایت اینها فرزندان از رضایت و امنیت و آرامش برخوردار خواهند شد. پدری و مادری دو تا گوش شنوا می خواهد نه زبان گویا. هر پدر و مادری که حرف می زند بچه اش را از پای می اندازد. قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید. پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال. به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند. هیچ بچه ای نیست که نخواهد با پدر و مادرش حرف نزند و تمام وقت پدر و مادرش را نگیرد.

منبع : فرزندان و تربیت دردنیای امروز

بازدید : 49
سه شنبه 27 دی 1401 زمان : 22:56

کمک به نوجوان پرخاشگر، رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادبی برای برخی از والدین بسیار مهم می باشد، زیرا این مشکل باعث درگیری در میان اعضای خانواده می شود.

تنها با یک نگاه کوچک به اخبار، می توان فهمید که عصبانیت و خشم نوجوانان یک مسئله ای می باشد که در حال رشد است. فیلم ها و برنامه های تلویزیونی همه روش های خشونت را تحریک می کنند، بیشتر وب سایت ها، دیدگاه های خشن را پرورش می دهند و انجام بازی های ویدوئویی خشن به مدت زیاد، می تواند نوجوانان را نسبت به پیامدهای خشم و خشونت، در دنیای واقعی، بی تفاوت نماید.

البته، هر نوجوانی که رفتار خشن نشان می دهد یک فرد عصبی و خشمگین نیست، ولی برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارای مشکل، که از لحاظ عاطفی آسیب دیده اند یا از مشکلات مربوط به سلامتی روان رنج می برند، پیامدهای مربوط به آن می تواند حزن انگیز و ناراحت کننده باشد.

راهکار برای کمک به نوجوان پرخاشگر

با فرزند خود ارتباط برقرار کنید

برای کمک به نوجوان پرخاشگر ابتدا باید درک کنید که هر مشکلی که نوجوان شما آن را تجربه می کند، به این معنا نیست که شما نتوانستید وظیفه پدر یا مادر بودن خود را به نحو مناسب انجام دهید. به جای سرزنش خود در این موقعیت، به نیازهای فعلی که نوجوان شما دارد، تمرکز کنید.

اولین قدم برای کمک به نوجوان پرخاشگر، پیدا کردن راهی است که با وی ارتباط برقرار کنید.

ممکن است که باور کردن این مسئله سخت باشد (با وجود خشم فرزند یا بی تفاوت بودن وی نسبت به شما) ولی همچنان نوجوانان، آرزوی دوست داشتن، تمایل و پذیرش از طریق والدینشان دارند. این بدان معناست که، نسبت به آنچه فکر می کنید، نفوذ زیاد تری برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارید. روش های موجود برای برقراری ارتباط عبارتند از :

  • نسبت به سطح استرس خود آگاه باشید. اگر شما عصبی یا ناراحت باشید، زمان مناسبی نیست که برای برقراری ارتباط با نوجوان خود تلاش کنید. کمک به نوجوان پرخاشگر تا زمانی که آرام شوید، منتظر باشید و قبل از شروع کردن به مباحثه، انرژی لازم را بدست آورید. شما احتمالا نیاز به صبر و جمع کردن انرژی مثبت، نیاز دارید.
  • به خاطر فرزندتان در آنجا باشید. پیشنهاد مربوط به صحبت کردن با فرزند خود در هنگام قهوه خوردن، احتمالا با برخود طعنه آمیز فرزند شما یا بی توجهی وی همراه باشد، ولی نشان دادن این امر که شما در دسترس وی قرار دارید، دارای اهمیت زیادی می باشد. برای نشستن در کنار فرزند خود اصرار داشته باشید، در هنگام صرف غذا دقت کنید که تلویزیون و دیگر وسایلی که حواس پرتی ایجاد می کنند، وجود نداشته باشد و سعی کنید که با فرزند خود صحبت کنید. اگر تلاش شما با جواب های کوتاه و تک حرفی مثل “بله” یا کلمات مشابه همراه باشد یا فرزند شما با تکان دادن شانه خود به شما جواب دهد، از تلاش خود نا امید نشوید؛ ممکن است که مجبور باشید تا برای یک مدت طولانی شامتان را به آرامی بخورید، ولی زمانی که فرزند شما بخواهد که با شما صحبت کند، فرصت کافی برای انجام این کار را خواهد داشت.
  • زمینه ها و موضوعات مشترک را پیدا کنید. سعی برای بحث در مورد ظاهر یا لباس های فرزند شما، ممکن است یک روشی باشد که منجر به تحریک و به وجود آمدن جر و بحث های خشن و همراه با عصبانیت شود، ولی شما همچنیان می توانید موضوعات مشترکی را پیدا کنید و در مورد آن ها بحث کنید. هدف این نیست که بهترین رفیق برای فرزند خود باشید، ولی هدف پیدا کردن زمینه ها و منافع مشترکی می باشد که می توانید با آرامش در مورد آن بحث کنید. برای کمک به نوجوان پرخاشگر حتما به فرزند خود اطمینان دهید که می تواند با شما درد و دل کند.
  • بدون قضاوت و نصیحت کردن فرزند خود، به حرف های وی گوش دهید. زمانی که فرزند شما با شما صحبت می کند، گوش کردن بدون قضاوت، استهزا و مسخره، ایجاد وقفه، نقد کردن و توصیه کردن، عامل مهمی می باشد. فرزند شما نیاز دارد که توسط شما درک شود و به وی ارزش بگذارید، بنابراین ارتباط چشمی خود را حفظ کنید و حتی زمانی که وی به شما نگاه نمی کند، سعی کنید که تمرکز خود را بر روی بچه خود نگه دارید. اگر شما ایمیل خود را چک کنید یا یک روزنامه بخوانید، فرزند نوجوان شما حس خواهد کرد که وی برای شما هیچ اهمیتی ندارد.
  • انتظار طرد شدن را داشته باشید. تلاش شما برای برقراری ارتباط با فرزندتان ممکن است که همراه با عصبانیت، خشم، یا دیگر واکنش های منفی همراه باشد. آرام باشید و به فرزند خود فضایی دهید که احساس آرامش کرده و عصبانیت خود را کنترل کند. در زمان بعدی که فرزند شما احساس آرامش می کند، با وی صحبت کنید. ارتباط موفق با فرزندتان به زمان و تلاش نیاز دارد. طفره نروید و بهانه ای نیاورید؛ پشتکار داشته باشید و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.

کمک به نوجوان پرخاشگر

اصول و عناوین زیر برای برگرداندن تعادل به زندگی فرزند نوجوان شما می توانند موثر باشند و نیازی به تشخیص دقیق مشکلات وی ندارید:

  • چارچوبی را ایجاد کنید. ممکن است که فرزند نوجوان شما جیغ بکشد، و در مورد مقررات و نظمی که وجود دارد با شما جرو بحث کند، ولی این بدان معنا نیست که آن ها نیاز دارند که این موارد کاهش یابد. ساختار و چارچوب، همانند زمان معین برای صرف وعده غذایی و زمان خواب، باعث می شود که فرزند نوجوان شما احساس امنیت و ایمنی داشته باشد. هر روز در کنار فرزند خود بشینید و با وی صبحانه و شام بخورید و این کار می توان یک فرصت مناسبی را به منظور بررسی وضعیت فرزند شما در آغاز و پایان روز فراهم می سازد.
  • زمان مشاهده تلویزیون و …. را کاهش دهید. رابطه مستقیمی بین نمایش های تلویزیونی، فیلم ها، مضامین اینترنتی و بازی های ویدوئی خشن، با رفتار خشونت آمیز در نوجوانان وجود دارد. حتی در صورتی که فرزند نوجوان شما دارای رفتارهای خشن نباشد، به مدت زیادی در مقابل صفحه بودن، بر رشد مغز، تاثیر گذار می باشد. زمانی که را که فرزند شما به وسایل الکترونیکی دسترسی دارد را محدود سازید – و استفاده از تلفن را برای بعد از ساعت مشخصی در شب، محدود کنید تا مطمئن شوید که بچه شما، خواب کافی را خواهد داشت.
  • تشویق به تمرین و ورزش کنید. حتی یک تمرین منظم به اندازه کم، می تواند منجر به کمک به نوجوان پرخاشگر برای رهایی از افسردگی، افزایش دادن انرژی و بهبود خلق، کاهش استرس، الگوهای خواب منظم، و بهبود وضعیت مربوط به عزت نفس کودک شما شود. در صورتی که شما با بچه خود منازعه داشته باشید که کار خاصی را انجام دهد ولی وی بازی های ویدوئی انجام دهد، وی را تشویق به بازی هایی کنید که دارای تحرک باشد یا بازی هایی که مربوط به ورزش خاصی باشد، و مواردی هستند که دارای پرش و حرکت متناوب در اطراف می باشند – برای مثال ورزش هایی شبیه سازی رقص، اسکیت کردن، فوتبال، یا تنیس. یک بار که این ورزش به صورت یک عادت تبدیل شد، فرزند خود را تشویق کنید تا ورزش واقعی را انجام دهد تا به یک تیم یا باشگاه بپیوندد.
  • خوراک مناسبی را مصرف کنید. مصرف خوراک سالم، می‌تواند منجر به ثابت ماندن انرژی نوجوان شما، تیز هوشی، و حتی تغییر خلق وی شود. یک الگوی مناسب برای نوجوان باشید. وعده های غذایی بیشتری را در خانه تهیه کنید، میوه و سبزیجات زیادی مصرف کنید و غذاهای کم ارزش و لیموناد (سودا یا کربنات سدیم ) را محدود کنید.
  • مطمئن شوید که فرزند نوجوان شما، خواب کافی دارد. محرومیت از خواب می تواند منجر به استرس، بد اخلاقی و عبوس بودن، خشمگین بودن و بی حال بودن فرزند شما شود و منجر به ایجاد مشکلاتی در رابطه با وزن، حافظه، تمرکز، تصمیم گیری شده و احتمال بیمار شدن وی را افزایش دهد. شما ممکن است که در طول شب فقط شش ساعت خواب داشته باشید و همچنان وظایف خود را در سر کار انجام بدهید، ولی فرزند نوجوان شما به ۸.۵ تا ۱۰ ساعت خواب در طول شب نیاز دارد تا بتواند ذهن هوشیار و عواطف متعادل داشته باشد. با استفاده از زمان خواب مناسب، بیرون گذاشتن تلویزیون ، کامپیوتر و دیگر وسایل الکترونیکی از اتاق فرزند خود، جای مناسبی را برای خواب بهتر فرزند خود فراهم کنید. روشنایی موجود در این وسایل هورمون ملاتونین را تولید کرده و به جای آرام کردن مغز، آن را تهییج و تحریک می کند. به فرزند خود پیشنهاد دهید که در زمان خواب، به آهنگ یا کتاب صوتی گوش بدهند.

منبع : کمک به نوجوان پرخاشگر| درمان، علت و نشانه ها

بازدید : 57
سه شنبه 27 دی 1401 زمان : 22:54

علائم فیزیکی و روانی استرس می تواند اثرات جسمی و شناختی زیادی را به همراه داشته باشد. در اینجا ۱۵ نشانه و علائم فیزیکی و روانی استرس ذکر شده است که می تواند در تشخیص استرس به عنوان یک بیماری به شما کمک کند.

علائم فیزیکی و روانی استرس

۱٫سردرد زیاد

آیا تمام روز سردرد دارید؟ سردرد ممکن است ناشی از میگرن یا استرس باشد. استرس می تواند باعث درد بدن به شکل تنش عضلانی شود که منجر به سردرد و کمردرد می گردد.

از آنجایی که عضلات گردن و پوست سر در هنگام استرس منقبض می شوند، ممکن است دچار سردرد شوید. به همین دلیل است که استرس یکی از رایج ترین محرک های سردرد و میگرن است.

برای درمان سردرد بهتر است به یاد داشته باشید که به اندازه کافی آب مصرف کنید. نوشیدن آب کافی در مواقع استرس بسیار مهم است. کم آبی بدن نیز می‌تواند باعث سردرد شود، پس به خودتان لطف کنید آب کافی مصرف کنید.

۲٫مشکلات گوارشی

گوازش ممکن است یکی از اولین مکان هایی باشد که علائم استرس یا اضطراب را تجربه می کند. در طول دوره های استرس زا، بدن سیستم عصبی سمپاتیک را افزایش داده و همچنین سیستم گوارشی را کند می کند، بنابراین در این دوره از خون کافی برای هضم استفاده نمی کنید.

در عوض، بدن شما انرژی خود را به عضلات و قلب هدایت می کند تا پاسخ جنگ یا گریز (پاسخ به استرس) را ایجاد کند. کندتر بودن سیستم گوارشی ممکن است باعث مشکلات گوارشی مانند افزایش اسید معده شود که می تواند منجر به سوزش سر دل، حالت تهوع و نفخ شود.

۳٫کم خوابی

۴۳ درصد از بزرگسالان در آمریکا گزارش کرده اند که به دلیل استرس، خواب ضعیفی دارند. استرس بیش از حد می تواند کیفیت و برنامه خواب شما را خراب کند و چرخه خواب ناسالم را به حرکت درآورد.

خواب ضعیف می تواند منجر به مشکلات سلامت روانی و جسمی شود که به نوبه خود می تواند باعث استرس در زندگی روزمره و خواب ضعیف در شب شود.

دلیل اصلی کم خوابی مشکل این است که هورمون‌های مسئول استرس، هورمون‌های برانگیختگی هستند: این هورمون‌ها از نظر بیولوژیکی طراحی شده‌اند تا شما را بیدار نگه دارند و سیستم عصبی‌تان را در حالت جنگ یا گریز نگه دارند.

اگر سیستم عصبی شما قادر به آرام شدن نباشد و بدن و ذهن نتوانند به حالت استراحت برگردند، احتمالاً در خوابیدن با مشکل مواجه خواهید شد.

علاوه بر این، استرس در طول روز نیز ممکن است باعث رویاهای عجیب و غریب یا مضطرب شود. یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید ایجاد عادات سالم برای بهداشت خواب داشته باشید.

۵٫ عرق کردن از علائم فیزیکی و روانی استرس

عرق کردن طبیعی و سالم است، به خصوص اگر تحت فشار هستید، اما تعریق بیش از حد استرس در مجموع جانور دیگری است.

هنگامی که انسان‌ها موقعیتی استرس‌زا را تجربه می‌کنند، مدولای آدرنال (ناحیه‌ای در مغز) هورمون آدرنالین ترشح می‌کند که بدن را برای واکنش پرواز یا مبارزه آماده می‌کند. این کار ضربان قلب، تعریق، فشار خون و تعداد تنفس را افزایش می دهد.

همانطور که بدن به احساساتی مانند اضطراب یا استرس واکنش نشان می دهد، عرق را از غدد آپوکرین واقع در زیر بغل، کشاله ران و روی پوست سر آزاد می کند.

خوشبختانه، این نوع عرق معمولاً بدون بو است، اگرچه هنوز هم می تواند ناراحت کننده باشد، راه حل واقعی این است که به ریشه مسئله (مانند منبع استرس خود) بپردازید و راه هایی برای کاهش سطح استرس خود پیدا کنید، خواه مدیتیشن باشد یا دعا، ورزش، درمان یا هر روشی که استرس شما را کاهش می دهد.

۶٫ ریزش مو از علائم فیزیکی و روانی استرس

وقتی سطح کورتیزول بالا می‌رود، هورمون‌های دیگر بدن مانند هورمون‌های تیروئید و تخمدان را نیز مهار می‌کند. هنگامی که این اتفاق می افتد، سیگنال بدن شما برای رشد مو تحت تاثیر قرار می گیرد.

در حالی که ریزش ۵۰ تا ۱۰۰ تار مو در روز برای انسان معمول است، اما هر چیزی فراتر از این می تواند به دلیل هورمون ها باشد. ریزش بیش از حد موی سرتان بیش از حد ممکن است نشان دهنده استرس شما باشد.

استرس همچنین می تواند باعث تریکوتیلومانیا شود ، وضعیتی که باعث می شود فرد میل شدیدی برای کندن مو از پوست سر، ابروها یا سایر نواحی بدن خود داشته باشد.

با این حال، ریزش مو همچنین می‌تواند به دلیل بیماری یا شرایط سلامت دیگری باشد، بنابراین اگر تکنیک‌های مدیریت استرس باعث کاهش ریزش مو نمی‌شوند، مهم است که به یک متخصص مراجعه کنید.

۷٫درد قفسه سینه | علائم فیزیکی و روانی استرس

استرس ممکن است مقصر واقعی درد در قفسه سینه باشد و خوشبختانه درد قفسه سینه ناشی از استرس، تهدید کننده زندگی نیست. یکی از علائم کمتر شناخته شده استرس، درد قفسه سینه است.

درد قفسه سینه و استرس نیز می تواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود. در حالی که استرس می تواند منجر به درد قفسه سینه شود، ترسناک بودن درد قفسه سینه می تواند استرس را افزایش دهد. بنابراین، مدیریت استرس برای جلوگیری از گرفتار شدن در این چرخه ضروری می باشد.

۸٫ سرگیجه

استرس می تواند ضربان قلب شما را افزایش دهد و باعث تنفس سریع و کم عمق شود که می تواند باعث سرگیجه یا سبکی سر شود.

۹٫ فقدان میل جنسی

با گذشت زمان، استرس می تواند تعادل هورمونی بدن را مختل کند. همراه با کاهش میل جنسی، اختلال نعوظ، سیکل های قاعدگی نامنظم و پریود نشدن نیز شایع است.

۱۰٫خشکی دهان و مشکل در بلع

استرس می تواند تولید بزاق را کند کند که می تواند باعث خشکی دهان شود و بلع را دشوار سازد.

۱۱٫ فراموشی

تحقیقات نشان می دهد که استرس می تواند به صورت شناختی از طریق حافظه ظاهر شود. استرس می تواند مغز شما را به گونه ای تحت تاثیر قرار دهد که باعث فراموشی بیشتر از حد معمول شود یا حتی باعث شود که چیزهایی را به اشتباه به خاطر بسپارید.

منبع : ۱۶ علائم فیزیکی و روانی استرس

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 332
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1308
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1758
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1309
  • بازدید ماه : 12420
  • بازدید سال : 274255
  • بازدید کلی : 3167893
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی